گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد هفتم
فصل نهم : اوصاف امّت محمّدصلی الله علیه وآله در تورات و انجیل



فصل نهم : اوصاف امّت محمّد صلی الله علیه و آله در تورات و انجیلقرآن«محمّد ، پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر [ و ] با همدیگر ، مهربان اند . آنان را در رکوع و سجود می بینی. فضل و خشنودیِ خدا را خواستارند. علامتِ [ مشخصّه ] آنان ، بر اثر سجود در چهره هایشان است. این صفت ایشان است در تورات، و مَثَلِ آنها در انجیل ، چون کِشته ای است که جوانه خود را برآورَد و آن را مایه دهد تا سِتَبر شود و بر ساقه های خود بِایستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [ انبوهیِ ] آنان ، [ خدا ] کافران را به خشم در اندازد . خدا ، به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، آمرزش و پاداش بزرگی وعده داده است» .

«کسانی که به ایشان ، کتاب [ آسمانی ] داده ایم، همان گونه که پسران خود را می شناسند، او ( محمّد ) را می شناسند؛ و مسلّماً گروهی از ایشان ، حقیقت را نهفته می دارند و خودشان [ هم ]می دانند» .

حدیثالسیره النبویه ، ابن هشام به نقل از ابن عبّاس :پیامبر خدا ، به یهودیان خیبر ... نوشت : «به نام خداوند بخشنده مهربان . از محمّد ، فرستاده خدا ، دوست موسی و برادرش و تصدیق کننده هر آنچه که موسی آورده است . هان ، ای جماعت پیرو تورات ! خداوند به شما فرموده است و شما ، این را در کتابتان می یابید که : «محمّد ، پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر [ و ] با همدیگر ، مهربان اند» .

.


ص: 200

الإمام الصادق علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «الَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ ...» :هذِهِ الآیَهُ نَزَلَت فِی الیَهودِ وَالنَّصاری ، یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «الَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ» یَعنِی التَّوراهَ وَالإِنجیلَ «یَعْرِفُونَهُ» یَعنی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله «کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ» لِأَنَّ اللّهَ عز و جل قَد أنزَلَ عَلَیهِم فِی التَّوراهِ وَالزَّبورِ وَالإِنجیلِ صِفَهَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، وصِفَهَ أصحابِهِ ومَبعَثِهِ وهِجرَتِهِ ، وهُوَ قَولُهُ : «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْاءِنجِیلِ» ، هذِهِ صِفَهُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأصحابِهِ فِی التَّوراهِ وَالإِنجیلِ ، فَلَمّا بَعَثَهُ اللّهُ عَرَفَهُ أهلُ الکِتابِ ، کَما قالَ جَلَّ جَلالُهُ : «فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِ» (1) . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ موسی لَمّا نَزَلَت عَلَیهِ التَّوراهُ وقَرَأَها فَوَجَدَ فیها ذِکرَ هذِهِ الاُمَّهِ ، فَقالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً هُمُ الآخِرونَ السّابِقونَ ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً هُمُ السّابِقونَ (3) المَشفوعُ لَهُم ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً هُمُ المُستَجیبونَ المُستَجابُ لَهُم ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً أناجیلُهُم فی صُدورِهِم یَقرَؤونَها ظاهِراً ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً یَأکُلونَ الفَیءَ ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً یَجعَلونَ الصَّدَقَهَ فی بُطونِهِم یُؤجَرونَ عَلَیها ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً إذا هَمَّ أحَدُهُم بِحَسَنَهٍ فَلَم یَعمَلها کُتِبَ لَهُ حَسَنَهٌ واحِدَهٌ ، فَإِن عَمِلَها کُتِبَت لَهُ عَشرُ حَسَناتٍ ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً إذا هَمَّ أحَدُهُم بِسَیِّئَهٍ ولَم یَعمَلها لَم تُکتَب، وإن عَمِلَها کُتِبَت عَلَیهِ سَیِّئَهٌ واحِدَهٌ ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، إنّی أجِدُ فِی الأَلواحِ اُمَّهً یُؤتَونَ العِلمَ الأَوَّلَ وَالعِلمَ الآخِرَ ، فَیَقتُلونَ قُرونَ الضَّلالَهِ [وَ] (4) المَسیحَ الدَّجّالَ (5) ، فَاجعَلها اُمَّتی . قالَ : تِلکَ اُمَّهُ أحمَدَ . قالَ : یا رَبِّ ، فَاجعَلنی مِن اُمَّهِ أحمَدَ! فَاُعطِیَ عِندَ ذلِکَ خَصلَتَینِ فَقالَ : «یَامُوسَی إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النَّاسِ بِرِسَالَاتِی وَبِکَلَامِی فَخُذْ مَا ءَاتَیْتُکَ وَکُن مِّنَ الشَّاکِرِینَ» (6) ، قالَ : قَد رَضیتُ یا رَبِّ . (7)

.

1- .البقره : 89 .
2- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 32 عن حریز، بحارالأنوار : ج 72 ص 92 ح 2 .
3- .فی تفسیر الطبری وابن کثیر : «هم المشفّعون» بدل «هم السابقون» .
4- .الزیاده من الخصائص الکبری .
5- .فی تفسیر الطبری وابن کثیر : «الأعور الکذّاب» بدل «المسیح الدجّال» .
6- .الأعراف : 144 .
7- .دلائل النبوه لأبی نعیم : ج 1 ص 68 ح 31 ، تاریخ دمشق : ج 61 ص 119 ح 12557 کلاهما عن أبیهریره ، تفسیر الطبری : ج 6 الجزء 9 ص 65 ، تفسیر ابن کثیر : ج 3 ص 476 کلاهما عن قتاده من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله نحوه وراجع : تنبیه الغافلین : ص 507 ح 804 والدرّ المنثور : ج 3 ص 123 و ص 124 .

ص: 201

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خدای متعال : «کسانی که کتاب [ آسمانی ]به آنان داده ایم ، او ( پیامبر ) را می شناسند ... » :این آیه ، در باره یهود و نصارا نازل شد . خدای تبارک و تعالی می فرماید : «کسانی که کتاب [ آسمانی ]به آنان داده ایم» ؛ یعنی تورات و انجیل را . «او را می شناسند» ؛ یعنی پیامبر خدا را می شناسند ، «همان گونه که پسران خود را می شناسند» ؛ چه آن که خداوند عز و جل ، اوصاف محمّد صلی الله علیه و آله و یاران او و مبعث و هجرتش را در تورات و زبور و انجیل ، برای آنان بیان کرده بود ، بدین گونه : «محمّد ، پیامبرِ خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر [ و ] با همدیگر ، مهربان اند . آنان را در رکوع و سجود می بینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. علامتِ [ مشخصّه ] آنان ، اثر سجود است که در چهره هایشان است. این ، وصف ایشان است در تورات، و مَثَلِ آنهاست در انجیل» . این ، وصفی است که از پیامبر خدا و یاران او در تورات و انجیل آمده بود . از این رو ، هنگامی که خداوند ، او را به پیامبری برانگیخت ، اهل کتاب ، ایشان را شناختند [ ؛ امّا به روی خود نیاورند] ، چنان که خداوند ، خود می فرماید : «ولی همین که آنچه [ که اوصافش ] را می شناختند ، برایشان آمد، انکارش کردند» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :موسی علیه السلام زمانی که تورات بر او نازل شد و آن را خواند و یاد این امّت را در آن یافت ، گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی را می یابم که آخرینِ امّت هایند و [در ورود به بهشت ،] پیش گام . آن را امّت من قرار ده . خداوند فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی را می یابم که پیشی گیرنده اند و برایشان شفاعت می شود . آن را امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی را می یابم که اجابت کننده [ ی دعوت خدا] و اجابت شونده [ی دعا ]هستند . آن را امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی می یابم که انجیل ها (کتاب آسمانی)شان در سینه های آنهاست و آنها را از حفظ می خوانند . آن را امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی می یابم که غنیمت می خورند . آن را امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی را می بینم که صدقه در شکم های [نیازمندان] خود جای می دهند و برای این کار ، پاداش می یابند . آن را امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی را می یابم که هر گاه یکی از آنان ، نیّت کار نیک کند و به کار نبندد ، برای آن یک ثواب نوشته می شود و اگر به کار ببندد ، ده ثواب برایش نوشته می شود . آن را امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی را می یابم که هر گاه یکی از آنان ، نیّت کار بد کند ، امّا آن را به کار نبندد ، به حسابش نوشته نمی شود و اگر به کار بندد ، یک گناه برایش نوشته می شود . آن را امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! من در الواح ، امّتی را می یابم که همه علوم از اوّل تا آخر به آنان داده می شود و سردمداران گم راهی [و] (1) مسیح دجّال (2) را می کُشند . آن را از امّت من قرار ده . فرمود : «آن ، امّت احمد است» . گفت : پروردگارا ! پس مرا از امّت احمد قرار ده . در این هنگام ، دو امتیاز به او داده شد . خداوند فرمود : «ای موسی ! تو را با رسالت هایم و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم . پس آنچه را به تو دادم ، بگیر و از سپاس گزاران باش» . موسی علیه السلام گفت : راضی شدم ، ای پروردگار !

.

1- .. این افزوده ، برگرفته از الخصائص الکبری است .
2- .. در تفسیر الطبری و تفسیر ابن کثیر ، به جای «مسیح دجّال» ، «یک چشمِ دروغگو» آمده است .

ص: 202

عنه صلی الله علیه و آله :أنَا أشبَهُ النّاسِ بِآدَمَ علیه السلام ، وإبراهیمُ علیه السلام أشبَهُ النّاسِ بی ؛ خَلقُهُ وخُلُقُهُ (1) ، وسَمّانِی اللّهُ عز و جل مِن فَوقِ عَرشِهِ عَشَرَهَ أسماءٍ ، وبَیَّنَ اللّهُ وَصفی ، وبَشَّرَنی عَلی لِسانِ کُلِّ رَسولٍ بَعَثَهُ إلی قَومِهِ ، وسَمّانی ونَشَرَ فِی التَّوراهِ اسمی ، وبَثَّ ذِکری فی أهلِ التَّوراهِ وَالإِنجیلِ ، وعَلَّمَنی کِتابَهُ ، ورَفَعَنی فی سَمائِهِ ، وشَقَّ لِیَ اسما مِن أسمائِهِ ، فَسَمّانی مُحَمَّدا وهُوَ مَحمُودٌ ، وأخرَجَنی فی خَیرِ قَرنٍ مِن اُمَّتی ، وجَعَلَ اسمی فِی التَّوراهِ أحیَدَ ، وهُوَ مِنَ التَّوحیدِ؛ فَبِالتَّوحیدِ حَرَّمَ أجسادَ اُمَّتی عَلَی النّارِ ، وسَمّانی فِی الإِنجیلِ أحمَدَ؛ فَأَنَا مَحمودٌ فی أهلِ السَّماءِ ، وجَعَلَ اُمَّتِیَ الحامِدینَ ، وجَعَلَ اسمی فِی الزَّبورِ ماحٍ ؛ مَحَا اللّهُ عز و جل بی مِنَ الأَرضِ عِبادَهَ الأَوثانِ ، وجَعَلَ اسمی فِی القُرآنِ مُحَمَّدا؛ فَأَنَا مَحمودٌ فی جَمیعِ القِیامَهِ فی فَصلِ القَضاءِ ، لایَشفَعُ أحَدٌ غَیری . (2)

.

1- .فی المصدر : «خلقه وخلقه» ، والصواب ما أثبتناه کما فی المصادر الاُخری .
2- .الخصال : ص 425 ح 1 ، معانی الأخبار : ص 51 ح 1 ، علل الشرائع : ص 128 ح 3 کلّها عن جابر بن عبد اللّه ، بحار الأنوار : ج 16 ص 92 ح 27 .

ص: 203

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من ، شبیه ترینِ مردم به آدم علیه السلام هستم و ابراهیم علیه السلام شبیه ترینِ مردم به من بوده است ، هم اخلاقش هم چهره اش . خداوند ، از فراز عرش خود ، ده نام بر من نهاد و اوصاف مرا بیان فرمود و از زبانِ هر پیامبری که به سوی قومش فرستاد ، مژده ظهور مرا داد و نامم را بُرد . نام مرا در تورات ، نشر داد و نام مرا در میان پیروان تورات و انجیل پراکَنْد و کتابش را به من آموخت و در آسمانش ، مرا رفعت بخشید و نام مرا از نام های خود برگرفت و مرا «محمّد» نامید و او نامش «محمود» است . مرا در میان بهترین نسل از امّتم ظاهر گردانید . نام مرا در تورات ، «اَحْیَد» نهاد که برگرفته از توحید است و به واسطه توحید ، بدن امّت مرا بر آتش ، حرام ساخت . در انجیل ، از من با نام «احمد» یاد کرد . پس من در میان آسمانیان ، محمود (ستوده و پسندیده) هستم و امّت مرا ، حمد کننده قرار داد . در زبور ، نامم را «ماحی» نهاد . خداوند عز و جل به واسطه من ، بت پرستی را از زمین ، محو می کند . در قرآن ، نامم را «محمّد» نهاد . پس در سرتاسر قیامت ، قضاوت نهایی از سوی من ، پسندیده [و پذیرفته] می شود و کسی جز من ، شفاعت نمی کند .

.


ص: 204

الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عن أبیه علیهم السلام :سُئِلَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : أینَ کُنتَ وآدَمُ فِی الجَنَّهِ؟ قالَ : کُنتُ فی صُلبِهِ (1) ، وهُبِطَ بی إلَی الأَرضِ فی صُلبِهِ . . . ولَم یَزَلِ اللّهُ عز و جلیَنقُلُنی مِنَ الأَصلابِ الطَّیِّبَهِ إلَی الأَرحامِ الطّاهِرَهِ . . . وأَثبَتَ فِی التَّوراهِ وَالإِنجیلِ ذِکری ، ورَقی بی إلی سَمائِهِ ، وشَقَّ لِیَ اسما مِن أسمائِهِ الحُسنی ، اُمَّتِیَ الحَمّادونَ ، فَذُو العَرشِ مَحمودٌ وأنَا مُحَمَّدٌ . (2)

حلیه الأولیاء عن سعید بن أبی هلال :إنَّ عَبدَ اللّهِ بنَ عَمرٍو قالَ لِکَعبٍ : أخبِرنی عَن صِفَهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله واُمَّتِهِ . قالَ : أجِدُهُم فی کِتابِ اللّهِ تَعالی أنّ أحمَدَ واُمَّتَهُ حَمّادونَ ، یَحمَدونَ اللّهَ عز و جل عَلی کُلِّ خَیرٍ وشَرٍّ ، یُکَبِّرونَ اللّهَ عَلی کُلِّ شَرَفٍ (3) ، ویُسَبِّحونَ اللّهَ فی کُلِّ مَنزِلٍ ، نِداؤُهُم فی جَوِّ السَّماءِ ، لَهُم دَوِیٌّ فی صَلاتِهِم کَدَوِیِّ النَّحلِ عَلَی الصَّخرِ ، یَصُفّونَ فِی الصَّلاهِ کَصُفوفِ المَلائِکَهِ ، ویَصُفّونَ فِی القِتالِ کَصُفوفِهِم فِی الصَّلاهِ ، إذا غَزَوا فی سَبیلِ اللّهِ کانَتِ المَلائِکَهُ بَینَ أیدیهِم ومِن خَلفِهِم بِرِماحٍ شِدادٍ ، إذا حَضَرُوا الصَّفَّ فی سَبیلِ اللّهِ کانَ اللّهُ عَلَیهِم مُظِلّاً وأشارَ بِیَدِهِ کَما تُظِلُّ النُّسورُ عَلی وُکورِها ، لا یَتَأَخَّرونَ زَحفاً أبَداً حَتّی یَحضُرَهُم جِبریلُ علیه السلام . (4)

.

1- .الصُّلْب : الظهر (النهایه : ج 3 ص 44 «صلب») .
2- .الأمالی للصدوق : ص 723 ح 989 عن یحیی بن أبی إسحاق ، روضه الواعظین : ص 78 ، بحار الأنوار : ج 16ص 314 ح 2 وراجع : معانی الأخبار : ص 55 ح 2 .
3- .الشَّرَفُ : العُلُوّ (المصباح المنیر : ص 310 «شرف») .
4- .حلیه الأولیاء : ج 5 ص 386 الرقم 333 ، الدر المنثور : ج 3 ص 558 .

ص: 205

امام صادق علیه السلام از پدرش ، از جدّش ، از پدرش :از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال شد : آن گاه که آدم علیه السلام در بهشت بود ، شما کجا بودی؟ فرمود : «در پشت او (آدم) ، و در همان پشتِ او به زمین فرود آورده شدم ... . از آن پس ، پیوسته ، خدای عز و جل مرا از پشت های پاک به زِهدان های پاک ، منتقل می کرد . در تورات و انجیل ، نام مرا آورد و مرا به آسمان خویش ، بالا بُرد و از نام های نیکویش ، نامی برای من مشتق ساخت . امّت من ، حمّادون (ستایندگان)اند و خداوندگار عرش محمود است و من ، محمّدم .

حلیه الأولیاء :عبد اللّه بن عمرو به کعب گفت : مرا از اوصاف محمّد صلی الله علیه و آله و امّت او خبر ده . کعب گفت : آنان را در کتاب خدای متعال ، چنین می یابم که : احمد و امّت او ستایندگان اند . خدای عز و جل را بر هر خوب و بدی می ستایند . در هر بلندی ، خدا را به بزرگی یاد می کنند و در هر منزلگاهی ، خدا را به پاکی می ستایند . بانگ آنان ، در میان آسمان می پیچد و در نمازهاشان ، همهمه ای چونان همهمه زنبوران عسل در کوهسار دارند . در نماز ، همچون صفوف فرشتگان ، صف می بندند و در جنگ ، آن گونه صف می کشند که در نماز . هر گاه در راه خدا به جنگ بروند ، فرشتگان با نیزه های محکم ، در پیشِ رو و پشتِ سرشان قرار می گیرند . هر گاه در راه خدا به صف می ایستند ، خداوند بر آنان سایه می افکنَد (با دستش نشان داد) آن گونه که عقاب ها بر لانه هایشان بال می گسترانند و هر گز از پیشروی باز نمی ایستند تا آن که جبرئیل علیه السلام به آنان می پیوندد .

.


ص: 206

الکافی عن علی بن عیسی رفعه ، قال :إنَّ موسی علیه السلام ناجاهُ رَبُّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، فَقالَ لَهُ فی مُناجاتِهِ : ... اُوصیکَ یا موسی وَصِیَّهَ الشَّفیقِ المُشفِقِ بِابنِ البَتولِ عیسَی بنِ مَریَمَ ، صاحِبِ الأَتانِ وَالبُرنُسِ وَالزَّیتِ وَالزَّیتونِ وَالمِحرابِ ، ومِن بَعدِهِ بِصاحِبِ الجَمَلِ الأَحمَرِ الطَّیِّبِ الطَاهِرِ المُطَهَّرِ ، فَمَثَلُهُ فی کِتابِکَ أنَّهُ مُؤمِنٌ مُهَیمِنٌ عَلَی الکُتُبِ کُلِّها ، وأنَّهُ راکِعٌ ساجِدٌ راغِبٌ راهِبٌ ، إخوانُهُ المَساکینُ ، وأنصارُهُ قَومٌ آخَرونَ ، ویَکونُ فی زَمانِهِ أزلٌ (1) و زِلزالٌ وقَتلٌ وقِلَّهٌ مِنَ المالِ ، اسمُهُ أحمَدُ ، مُحَمَّدٌ الأَمینُ مِنَ الباقینَ مِن ثُلَّهِ الأَوَّلینَ الماضینَ ، یُؤمِنُ بِالکُتُبِ کُلِّها ، ویُصَدِّقُ جَمیعَ المُرسَلینَ ، ویَشهَدُ بِالإِخلاصِ لِجَمیعِ النَّبِیّینَ ، اُمَّتُهُ مَرحومَهٌ مُبارَکَهٌ ما بَقوا فِی الدّینِ عَلی حَقائِقِهِ ، لَهُم ساعاتٌ مُوَقَّتاتٌ یُؤَدّونَ فیهَا الصَّلَواتِ أداءَ العَبدِ إلی سَیِّدِهِ نافِلَتَهُ ، فَبِهِ فَصَدِّق ، ومِنهاجَهُ فَاتَّبِع ؛ فَإِنَّهُ أخوکَ . یا موسی ، إنَّهُ اُمِّیٌّ (2) ، وهُوَ عَبدُ صِدقٍ ، یُبارَکُ لَهُ فیما وَضَعَ یَدَهُ عَلَیهِ ویُبارَکُ عَلَیهِ ، کَذلِکَ کانَ فی عِلمی ، وکَذلِکَ خَلَقتُهُ ، بِهِ أفتَحُ السّاعَهَ ، وبِاُمَّتِهِ أختِمُ مَفاتیحَ الدُّنیا ، فَمُر ظَلَمَهَ بَنی إسرائیلَ ألّا یَدرُسُوا اسمَهُ ولا یَخذُلوهُ ، وإنَّهُم لَفاعلونَ . وحُبُّهُ لی حَسَنَهٌ ، فَأَنا مَعَهُ وأنا مِن حِزبِهِ وهُوَ مِن حِزبی ، وحِزبُهُمُ الغالِبونَ ، فَتَمَّت کَلِماتی لَاُظهِرَنَّ دینَهُ عَلَی الأَدیانِ کُلِّها ، ولَاُعبَدَنَّ بِکُلِّ مَکانٍ ، ولَاُنزِلَنَّ عَلَیهِ قُرآناً فُرقاناً شِفاءً لِما فِی الصُّدورِ مِن نَفثِ الشَّیطانِ ، فَصَلِّ عَلَیهِ یَا بنَ عِمرانَ ، فَإِنّی اُصَلّی عَلَیهِ و مَلائِکَتی ... . (3)

.

1- .الأزْل : الضّیق والشدَّه (النهایه : ج 1 ص 46 «أزل») .
2- .فی تحف العقول : «إنّه أمینی» .
3- .الکافی : ج 8 ص 42 43 ح 8 ، تحف العقول : ص 490، أعلام الدین : ص 218 کلاهما نحوه، بحارالأنوار : ج 13 ص 332 ح 13 .

ص: 207

الکافی به نقل از علی بن عیسی ، در حدیثی که سند آن را به اهل بیت علیهم السلام می رساند :خداوند تبارک و تعالی با موسی علیه السلام نجوا کرد و در مناجاتش به او فرمود : « ... ای موسی ! تو را چونان شخصِ مهربان و دلسوز ، سفارش می کنم در باره زاده بتول (باکره ، عذراء) ، عیسی بن مریم ، آن الاغْ سوارِ بُرنُس پوشی (1) که خوراکش روغن و زیتون است و با محراب عبادت ، دَمخور است و سپس ، در باره آن صاحب ماده اُشتر سرخْ موی ، آن پاک و پاکیزه و مطهّر . وصفش در کتاب تو ، این است که تصدیق کننده و نگاهبان همه کتاب ها [ ی آسمانی] است . پیوسته در رکوع و سجود و امید و بیم به سر می برد . برادران او مستمندان اند و یارانش از قومی دیگر . در روزگار او ، قحطی و زلزله و کُشتار و اندک بودن دارایی ، حاکم است . نامش «احمد» است ، محمّد امین و از بقایای آن جمعِ [پیامبران] نخستین گذشته . به همه کتاب ها [ ی آسمانی] ایمان دارد و همه فرستادگان را تصدیق می کند و صادقانه ، به [حقّانیت ]همه پیامبران ، گواهی می دهد . امّتش تا آن گاه که بر حقایق دین پایدار بمانند ، مورد رحمت و برکت [من] هستند . آنان را اوقاتی تعیین شده است که در آنها نماز می گزارند ، چونان خدمت گزاریِ بنده به سروَرش . پس او را تصدیق کن و از راهش پیروی نما ؛ زیرا او برادر توست . ای موسی! او درس ناخوانده است . او بنده ای راستین است . دستش را بر هر چه بگذارد ، در آن به او برکت می دهیم و به خودش برکت داده می شود . در علم من ، چنین بوده و او را این گونه آفریده ام. قیامت را بدو آغاز می کنم و کلیدهای دنیا را به امّت او پایان می بخشم . پس به ستمگران بنی اسرائیل بفرما که نام او را محو نکنند و ترک یاری اش ننمایند ، که البتّه چنین خواهند کرد . دوست داشتن او در نزد من ، کاری نیک است . پس من با اویم و از حزب او هستم و او نیز از حزب من است و حزب آنان ، پیروز است . حکم من ، بر این صادر شده است که دینِ او را بر همه دین ها چیره گردانم و در همه جا ، عبادت شوم و قرآنی بر او فرو فرستم که جدا کننده [ی حق از باطل] است و شفادهنده سینه ها از وسوسه های شیطان . پس ای پسر عمران! بر او درود فرست ؛ زیرا من و فرشتگانم نیز بر او درود می فرستیم ...» .

.

1- .. بُرنُس : کلاهی بلند که اشراف عرب بر سر می گذاشتند ؛ شنلِ کلاه دار .

ص: 208

حلیه الأولیاء عن کعب الأحبار :قالَ موسی علیه السلام : إنّی لَأَجِدُ فِی الأَلواحِ صِفَهَ قَومٍ عَلی قُلوبِهِم مِنَ النّورِ مِثلُ الجِبالِ الرَّواسی ، تَکادُ الجِبالُ وَالرِّمالُ أن تَخِرَّ لَهُم سُجَّدا مِنَ النّورِ . فَسَأَلَ رَبَّهُ وقالَ : اِجعَلهُم مِن اُمَّتی ! قالَ اللّهُ : یا موسی ، إنِّی اختَرتُ اُمَّهَ مُحَمَّدٍ وجَعَلتُهُم أئِمَّهَ الهُدی ، وهؤُلاءِ طَوائِفُ مِن اُمَّتِهِ. (1)

.

1- .حلیه الأولیاء : ج 5 ص 388 الرقم 333 .

ص: 209

حلیه الأولیاء به نقل از کعب الأحبار :موسی علیه السلام گفت : من در الواح ، اوصاف مردمانی را می یابم که در دل هایشان نوری به سان کوه های سر به فلک کشیده است و چیزی نمانده که کوه ها و ریگ ها از شدّت آن در برابرشان به خاک می افتند . آن گاه ، موسی علیه السلام از پروردگارش درخواست کرد و گفت : اینان را از امّت من قرار ده . خداوند فرمود : «ای موسی! من ، امّت محمّد را برگزیدم و آنان را پیشوایانِ هدایت قرار دادم و این مردمان ، طایفه هایی از امّت او هستند» .

.


ص: 210

الفصل العاشر : مستقبل اُمّه محمّد صلی الله علیه و آله فی الدنیا10 / 1فی وَسَطِهَا الکَدَرُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَیرُ اُمَّتی أوَّلُها وآخِرُها ، وفی وَسَطِها الکَدَرُ . (1)

راجع : ص 242 (الاُمّه / الفصل العاشر / آخرها الاستخلاف فی الأرض) .

10 / 2یَأتی عَلَیها ما کانَ فِی الاُمَمِ السّالِفَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :کُلُّ ما کانَ فِی الاُمَمِ السّالِفَهِ فَإِنَّهُ یَکونُ فی هذِهِ الاُمَّهِ مِثلُهُ ؛ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ (2) ، وَالقُذَّهِ بِالقُذَّهِ (3) . (4)

.

1- .نوادر الاُصول : ج 1 ص 336 عن أبی الدرداء ، کنز العمّال : ج 11 ص 527 ح 32455 .
2- .حَذْو النَّعلِ بالنَّعلِ : أی تعملون مثل أعمالهم ، کما تُقطع إحدی النعلین علی قَدْر النعل الاُخری (النهایه :ج 1 ص 357 «حذا») .
3- .حَذُو القُذَّهِ بالقُذَّهِ : القُذَذْ : ریش السهام ، واحدتها : قُذَّه ؛ أی کما تُقدَّر کلّ واحده منها علی قدر صاحبتها وتُقطع . یُضربُ للشیئین یستویان ولا یتفاوتان (النهایه : ج 4 ص 28 «قذذ») .
4- .کمال الدین : ص 576 عن غیاث بن إبراهیم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام و ص 530 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 203 ح 609 نحوه وفیه «فی بنی إسرائیل » بدل «فی الاُمم السالفه» ، عیون أخبارالرضا علیه السلام : ج 2 ص 201 ح 1 عن الحسن بن الجهم عن الإمام الرضا علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، کشف الغمّه : ج 3 ص335 ،بحار الأنوار : ج 28 ص 10 ح 15 .

ص: 211



فصل دهم : آینده امّت محمّدصلی الله علیه وآله در دنیا

10 / 1 در میانه آن ، تیرگی است

10 / 2 دچار شدن به سرنوشت امّت های پیشین

فصل دهم : آینده امّت محمّد صلی الله علیه و آله در دنیا10 / 1در میانه آن ، تیرگی استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین افراد امّت من ، اوّلین و آخرینِ آنها هستند و در میانه اش تیرگی است .

ر . ک : ص 243 (امّت / فصل دهم / سرانجام این امّت ، جانشینی در زمین است) .

10 / 2دچار شدن به سرنوشت امّت های پیشینپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر آنچه در امّت های گذشته بوده است ، همانند آن ، در این امّت نیز خواهد بود ، قدم به قدم و مو به مو .

.


ص: 212

عنه صلی الله علیه و آله :لَیَأتِیَنَّ عَلی اُمَّتی ما أَتی عَلی بَنی إسرائیلَ ؛ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ ، حَتّی إن کانَ مِنهُم مَن أتی اُمَّهُ عَلانِیَهً ، لَکانَ فی اُمَّتی مَن یَصنَعُ ذلِکَ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :لَیُحمَلَنَّ شِرارُ هذِهِ الاُمَّهِ عَلی سُنَنِ الَّذینَ خَلَوا مِن قَبلِهِم [مِن] (2) أهلِ الکِتابِ ؛ حَذوَ القُذَّهِ بِالقُذَّهِ . (3)

صحیح البخاری عن أبی سعید الخدری :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ : لَتَتَّبِعُنَّ سُنَنَ مَن قَبلَکُم شِبرا بِشِبرٍ وذِراعا بِذِراعٍ ، حَتّی لَو سَلَکوا جُحرَ ضَبٍّ لَسَلَکتُموهُ . قُلنا : یا رَسولَ اللّهِ ، الیَهودُ وَالنَّصاری ؟ قالَ : فَمَن ؟! (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَترُکُ هذِهِ الاُمَّهُ شَیئا مِن سُنَنِ الأَوَّلینَ حَتّی تَأتِیَهُ. (5)

المعجم الکبیر عن کثیر بن عبد اللّه عن أبیه عن جدّه :کُنّا قُعودا حَولَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی مَسجِدِهِ بِالمَدینَهِ ، فَجاءَهُ جِبریلُ علیه السلام بِالوَحیِ ، فَتَغَشّی رِداءَهُ ، فَمَکَثَ طَویلاً حَتّی سُرِّیَ عَنهُ ، وکَشَفَ رِداءَهُ فَإِذا هُوَ تَعَرَّقَ عَرَقا شَدیدا ، وإذا هُوَ قابِضٌ عَلی شَیءٍ . فَقالَ : أیُّکُم یَعرِفُ ما یَخرُجُ مِنَ النَّخلِ ؟ فَقالَ الأَنصارُ : نَحنُ یا رَسولَ اللّهِ بِأَبینا أنتَ واُمِّنا ، لَیسَ شَیءٌ یَخرُجُ مِنَ النَّخلِ إلّا نَحنُ نَعرِفُهُ ، نَحنُ أصحابُ نَخلٍ ! ثُمَّ فَتَحَ یَدَهُ ، فَإِذا فیها نَویً ، فَقالَ : ما هذا ؟ فَقالوا : هذا یا رَسولَ اللّهِ نَویً ، قالَ : نَوی أیِّ شَیءٍ ؟ قالوا : نَوی سَنَهٍ . قالَ : صَدَقتُم ، جاءَکُم جِبریلُ علیه السلام یَتَعاهَدُ دینَکُم ، لَتَسلُکُنَّ سُنَنَ مَن قَبلَکُم حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ ، ولَتَأخُذُنَّ بِمِثلِ أخذِهِم إن شِبرا فَشِبرا ، وإن ذِراعا فَذِراعا ، وإن باعا فَباعا ، حَتّی لَو دَخَلوا فی جُحرِ ضَبٍّ دَخَلتُم فیهِ . ألا إنَّ بَنی إسرائیلَ افتَرَقَت عَلی موسی سَبعینَ فِرقَهً ، کُلُّها ضالَّهٌ إلّا فِرقَهً واحِدَهً ؛ الإِسلامَ وجَماعَتَهُم ، ثُمَّ إنَّهَا افتَرَقَت عَلی عیسَی بنِ مَریَمَ عَلی إحدی وسَبعینَ فِرقَهً ، کُلُّها ضالَّهٌ إلّا واحِدَهً ؛ الإِسلامَ وجَماعَتَهُم ، ثُمَّ إنَّکُم تَکونونَ عَلَی اثنَتَینِ وسَبعینَ فِرقَهً ، کُلُّها فِی النَّارِ إلّا واحِدَهً ؛ الإِسلامَ وجَماعَتَهُم. (6)

.

1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 26 ح 2641 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 218 ح 444 نحوه وکلاهما عن عبد اللّه بن عمرو ، کنز العمّال : ج 11 ص 115 ح 30837 .
2- .ما بین المعقوفین أثبتناه من المعجم الکبیر واُسد الغابه .
3- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 80 ح 17135 ، المعجم الکبیر : ج 7 ص 281 ح 7140 ، اُسد الغابه : ج 2 ص614 الرقم 2393 وفیه «لتحذُونّ» بدل «لیحملنّ» ، مسند ابن الجعد : ص 491 ح 3424 کلّها عن شدّاد بن أوس .
4- .صحیح البخاری : ج 3 ص 1274 ح 3269 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2054 ح 6 ،مسند ابن حنبل : ج 4 ص 168 ح 11800 وفیهما «دخلوا» بدل «سلکوا» و «لتبعتموهم» بدل«لسلکتموه» ، صحیح ابن حبّان : ج 15 ص 95 ح 6703 ، کنز العمّال : ج 11 ص 133 ح 30923 ؛ الطرائف : ص 380 ، بحار الأنوار : ج 53 ص 141 .
5- .المعجم الأوسط : ج 1 ص 101 ح 313 عن المستورد بن شدّاد ، فتح الباری : ج 13 ص 301 ، کنز العمّال : ج 11 ص 133 ح 30919 .
6- .المعجم الکبیر : ج 17 ص 13 ح 3 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 219 ح 445 ولیس فیه من«فجاءه جبریل علیه السلام » إلی «یتعاهد دینکم» ، کنز العمّال : ج 1 ص 211 ح 1059 .

ص: 213

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به تحقیق آنچه بر بنی اسرائیل گذشته است ، مو به مو ، بر امّت من نیز خواهد گذشت . حتّی اگر در میان آنها کسی بوده که آشکارا با مادرش هم بستر می شده ، در میان امّت من نیز کسی خواهد بود که چنین کند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به تحقیق بَدان این امّت ، بر همان راهی خواهند رفت که پیشینیانِ آنان از اهل کتاب رفتند ، مو به مو .

صحیح البخاری به نقل از ابو سعید خُدری :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «بی گمان ، شما روش های پیشینیان خود را ، وَجَب به وجب و گَز به گز ، دنبال خواهید کرد . حتّی اگر آنان به سوراخ سوسماری خزیدند ، شما نیز خواهید خزید» . گفتیم : ای پیامبر خدا ! [مقصود از پیشینیان ،] یهود و نصارا هستند؟ فرمود : «پس که؟!» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چیزی از روش پیشینیان نیست ، مگر آن که این امّت ، آن را انجام خواهند داد .

المعجم الکبیر به نقل از کثیر بن عبد اللّه ، از پدرش ، از جدّش :ما در مسجد پیامبر خدا در مدینه ، پیرامون ایشان نشسته بودیم که جبرئیل علیه السلام بر او وحی آورد . پیامبر صلی الله علیه و آله خود را در رَدایش پیچید و مدّتی طولانی ، درنگ کرد تا آن که به خود آمد و ردایش را کنار زد . دیدیم عَرَق بسیاری بر [روی] ایشان نشسته و انگار ، چیزی در مُشت دارد . فرمود : «کدام یک از شما می داند که از نخل ، چه بیرون می آید؟» . انصار گفتند : ما ، ای پیامبر خدا ! پدر و مادرمان به فدایت ! هیچ چیز نیست که از نخل بیرون آید ، مگر این که ما آن را می دانیم . ما سر و کارمان با نخل است . ایشان ، دستش را باز کرد . مقداری هسته خرما در دستش بود . فرمود : «اینها چیست؟» . انصار گفتند : اینها ، هسته خرماست ، ای پیامبر خدا ! فرمود : «چه نوع هسته ای؟» . گفتند : هسته یک ساله . فرمود : «درست گفتید . جبرئیل علیه السلام برای سرکشی به دینِ شما نزدتان آمده بود . بی گمان ، شما نیز راه های کسانی را که پیش از شما بودند ، خواهید پیمود ، قدم به قدم ، و آنچه را آنان در پیش گرفتند ، در پیش خواهید گرفت ، وَجَب به وجب ، و گَز به گَز ، و باز (1) به باز . حتّی اگر آنان به سوراخ سوسماری رفته اند ، شما نیز به آن داخل خواهید شد . بنی اسرائیل ، در [دین] موسی علیه السلام هفتاد فرقه شدند که همگی آنان ، گم راه بودند ، جز یکی : اسلام و جماعت آنان . سپس در [دین] عیسی بن مریم علیه السلام هفتاد و یک فرقه شدند که همگی آنان ، گم راه بودند ، جز یکی : اسلام و جماعت آنان . شما نیز به هفتاد و دو فرقه ، پراکنده خواهید شد که همگی در آتش اند ، بجز یکی : اسلام و جماعتِ ایشان» .

.

1- .. در متن عربی حدیث ، «باع» آمده است که واحد اندازه گیریِ طول (به مقدار فاصله دو دستِ باز) است .

ص: 214

10 / 3تَکونُ فیهَا الفُرقَهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله وقَد أشارَ إلی عَلِیٍّ علیه السلام :یَکونُ بَینَ النَّاسِ فُرقَهٌ وَاختِلافٌ ، فَیَکونُ هذا وأَصحابُهُ عَلَی الحَقِّ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أهلَ الکِتابَینِ افتَرَقوا فی دینِهِم عَلی ثِنتَینِ وسَبعینَ مِلَّهً ، وإنَّ هذِهِ الاُمَّهَ سَتَفتَرِقُ عَلی ثَلاثٍ وسَبعینَ مِلَّهً یَعنِی الأَهواءَ کُلُّها فِی النَّارِ إلّا واحِدَهً، وهِیَ الجَماعَهُ . (2)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 19 ص 147 ح 322 عن کعب بن عجره ، کنز العمّال : ج 11 ص 621 ح 33016 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 33 ح 16935 ، المعجم الکبیر : ج 19 ص 377 ح 884 ، السنّه لابن أبی عاصم :ص 7 ح 2 ، تاریخ دمشق : ج 32 ص 131 ح 6629 کلّها عن أبی عامر عبداللّه بن لُحَی الهوزنی ، مسند الشامیّین : ج 2 ص 108 ح 1005 عن معاویه بن أبی سفیان .

ص: 215



10 / 3 اختلاف و جدایی در آنان

10 / 3اختلاف و جدایی در آنانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اشاره به علی علیه السلام :میان مردم ، جدایی و اختلاف پدید خواهد آمد و [در میان آن فرقه ها ]این (علی علیه السلام ) و یاران او بر حقّ اند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیروان هر دو کتاب (تورات و انجیل) در دین خود به هفتاد و دو ملّت پراکنده شدند و این امّت ، به هفتاد و سه ملّت (یعنی فرقه) پراکنده خواهد شد که بجز یکی ، یعنی جماعت ، بقیّه در آتش اند .

.


ص: 216

عنه صلی الله علیه و آله :تَفتَرِقُ اُمَّتی عَلی بِضعٍ وسَبعینَ فِرقَهً ، أعظَمُها فِتنَهً عَلی اُمَّتی قَومٌ یَقیسونَ الاُمورَ بِرَأیِهِم ، فَیُحِلّونَ الحَرامَ ویُحَرِّمونَ الحَلالَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی اُمَّتی ، إذَا اختَلَفَ النَّاسُ بَعدی وصاروا فِرقَهً فِرقَهً ، فَاجتَهِدوا فی طَلَبِ الدّینِ الحَقِّ حَتّی تَکونوا مَعَ أهلِ الحَقِّ ، فَإِنَّ المَعصِیَهَ فی دینِ الحَقِّ تُغفَرُ ، وَالطَّاعَهَ فی دینِ الباطِلِ لا تُقبَلُ . (2)

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ الیَهودَ تَفَرَّقوا مِن بَعدِ موسی علیه السلام عَلی إحدی وسَبعینَ فِرقَهً ، مِنها فِرقَهٌ فِی الجَنَّهِ وسَبعونَ فِرقَهً فِی النَّارِ ، وتَفَرَّقَتِ النَّصاری بَعدَ عیسی علیه السلام عَلَی اثنَتَینِ وسَبعینَ فِرقَهً ، فِرقَهٌ مِنها فِی الجَنَّهِ وإحدی وسَبعونَ فِی النَّارِ ، وتَفَرَّقَت هذِهِ الاُمَّهُ بَعدَ نَبِیِّها صلی الله علیه و آله عَلی ثَلاثٍ وسَبعینَ فِرقَهً ، اثنَتانِ وسَبعونَ فِرقَهً فِی النَّارِ وفِرقَهٌ فِی الجَنَّهِ . ومِنَ الثَّلاثِ وسَبعینَ فِرقَهً ثَلاثَ عَشرَهَ فِرقَهً تَنتَحِلُ وِلایَتَنا وَمَوَدَّتَنا ، اثنَتا عَشرَهَ فِرقَهً مِنها فِی النَّارِ وفِرقَهٌ فِی الجَنَّهِ ، وسِتّونَ فِرقَهً مِن سائِرِ النّاسِ فِی النّارِ . (3)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 631 ح 6325 ، المعجم الکبیر : ج 18 ص 51 ح 90 کلاهما عن عوف بن مالک ، کنز العمّال : ج 1 ص 210 ح 1058 ؛ کنز الفوائد : ج 2 ص 209 ، الصراط المستقیم : ج3 ص 208 عن عوف بن مالک ، بحار الأنوار : ج 2 ص 312 .
2- .جامع الأخبار : ص 505 ح 1396 ، بحار الأنوار : ج 27 ص 197 ح 58 .
3- .الکافی : ج 8 ص 224 ح 283 عن أبی خالد الکابلی ، الأمالی للطوسی : ص 523 ح 1159 عن المجاشعی عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، بشاره المصطفی : ص 216 عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، الاحتجاج : ج 1 ص 625 ح 145 عن الإمام علیّ علیه السلام وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 28 ص 14 ح 21 .

ص: 217

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من به هفتاد و اندی فرقه پراکنده خواهند شد که پُردردسرترینِ آنان برای امّتم ، گروهی اند که کارها را با رأی خویش می سنجند و در نتیجه ، حرام را حلال و حلال را حرام می سازند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من ، امّت من! هر گاه پس از من ، مردم اختلاف کردند و گروه گروه شدند ، شما در جستجوی دین حق بکوشید تا با اهل حق باشید ؛ چرا که گناه ، در دین حق ، آمرزیده می شود و طاعت ، در دین باطل ، پذیرفته نمی شود .

امام باقر علیه السلام :یهود ، پس از موسی علیه السلام هفتاد و یک گروه شدند که از آنها ، یک گروه در بهشت است و هفتاد گروه ، در آتش اند . نصارا ، پس از عیسی علیه السلام هفتاد و دو گروه شدند که یک گروه آنها در بهشت است و هفتاد و یکی در آتش اند . این امّت نیز پس از پیامبرش ، هفتاد و سه گروه می شود که هفتاد و دو گروه ، در آتش اند و یک گروه ، در بهشت است . از این هفتاد و سه گروه ، سیزده گروه دَم از ولایت و دوستی ما می زنند که دوازده گروهِ آنها در آتش اند ، و یک گروه در بهشت است و شصت گروه دیگر ، از سایر مردمان که همگی در آتش اند .

.


ص: 218

بحار الأنوار عن عبداللّه بن عمر :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : سَیَأتی عَلی اُمَّتی ما أتی عَلی بَنی إسرائیلَ مِثلٌ بِمِثلٍ ، وإنَّهُم تَفَرَّقوا عَلَی اثنَتَینِ وسَبعینَ مِلَّهً ، وسَتَفَرَّقُ اُمَّتی عَلی ثَلاثٍ وسَبعینَ مِلَّهً ، تَزیدُ عَلَیهِم واحِدَهً ، کُلُّها فِی النّارِ غَیرَ واحِدَهٍ . قالَ : قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، وما تِلکَ الواحِدَهُ ؟ قالَ : هُوَ ما نَحنُ عَلَیهِ الیَومَ أنَا وأهلُ بَیتی . (1)

10 / 4لا تَجتَمِع عَلی ضَلالَهٍرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَجمَعُ اللّهُ هذِهِ الاُمَّهَ عَلَی الضَّلالَهِ أبَداً ، ویَدُ اللّهِ عَلَی الجَماعَهِ ، فَمَن شَذَّ شَذَّ فِی النّارِ . (2)

الإمام الهادی علیه السلام فی رِسالَتِهِ إلی أهلِ الأَهوازِ حینَ سَأَلوهُ عَنِ الجَبرِ وَالتَّفویضِ :اِجتَمَعَتِ الاُمَّهُ قاطِبَهً لَا اختِلافَ بَینَهُم فی ذلِکَ : أنَّ القُرآنَ حَقٌّ لا رَیبَ فیهِ عِندَ جَمیعِ فِرَقِها ، فَهُم فی حالَهِ الاِجتِماعِ عَلَیهِ مُصیبونَ ، وعَلی تَصدیقِ ما أنزَلَ اللّهُ مُهتَدونَ ؛ لِقَولِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله : «لا تَجتَمِعُ اُمَّتی عَلی ضَلالَهٍ» فَأَخبَرَ صلی الله علیه و آله : أنَّ مَا اجتَمَعَت عَلَیهِ الاُمَّهُ ولَم یُخالِف بَعضُها بَعضا هُوَ الحَقُّ . (3)

.

1- .بحار الأنوار : ج 28 ص 3 ح 4 نقلاً عن معانی الأخبار : ص 323 ح 1 و فیه «أصحابی» بدل «أهل بیتی» ،عوالی اللآلی : ج 1 ص 83 ح 7 ولیس فیه ذیله من «قال : قیل : ...» ؛ سنن الترمذی : ج 5 ص 26 ح2641 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 218 ح 444 کلاهما نحوه ، تاریخ دمشق : ج 13 ص 98 ح3063 وفیها «أصحابی» بدل «أهل بیتی» ، کنز العمّال : ج 11 ص 115 ح 30837 .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 200 ح 392 و ص 201 ح 395 کلاهما عن ابن عمر و ص 202 ح398 عن ابن عبّاس ولیس فیه ذیله ، سنن الترمذی : ج 4 ص 466 ح 2167 عن ابن عمر وفیه «مع الجماعه» بدل «علی الجماعه» .
3- .الاحتجاج : ج 2 ص 487 ح 328 ، بحارالأنوار : ج 2 ص 225 ح 3 .

ص: 219



10 / 4 هم داستان نشدن بر گم راهی

بحار الأنوار به نقل از عبد اللّه بن عمر :پیامبر خدا فرمود : «بر امّت من ، همان خواهد گذشت که بر بنی اسرائیل گذشت ، مو به مو . آنان ، به هفتاد و دو ملّت ، پراکنده شدند و امّت من به هفتاد و سه ملّت ، پراکنده خواهند شد ، یکی بیشتر از آنان و بجز یکی ، همه آنان در آتش اند» . گفته شد : ای پیامبر خدا ! آن یکی کدام است؟ فرمود : «همان که ما امروز برآنیم ؛ من و اهل بیتم» .

10 / 4هم داستان نشدن بر گم راهیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امّت هر گز بر گم راهی اجتماع نمی کنند . دست خدا بر سرِ جماعت است . پس ، هر که [از جماعت] جدا شود ، در آتش [نیز ]تنها خواهد بود .

امام هادی علیه السلام در نامه اش به اهوازیان که در باره جبر و تفویض از ایشان پرسیده بودند :همه امّت ، بر دین ، هم داستان اند و در این باره، میانشان اختلافی نیست ؛ چرا که قرآن ، حق است و در حقّانیت آن ، هیچ فرقه ای تردید ندارد . پس امّت ، در هم داستانی شان بر این نکته ، بر صواب اند و در تصدیق آنچه خداوند فرو فرستاده است ، بر راه درست اند ؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است : «امّت من بر گم راهی ، اجتماع نمی کنند» . پس ایشان خبر داده است که : «هر آنچه امّت بر آن اجماع کنند و در باره آن اختلافی میانشان نباشد ، آن چیز ، حق [و درست] است» .

.


ص: 220

10 / 5طائِفَهٌ مِنهُم عَلَی الحَقِّ حَتَّی قِیامِ السَّاعَهِالکتاب«وَمِمَّنْ خَلَقْنَا اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ » . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی : «وَمِمَّنْ خَلَقْنَا اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ » :هِیَ لِاُمَّتی ، بِالحَقِّ یَأخُذونَ وبِالحَقِّ یُعطونَ ، وقَد اُعطِیَ القَومُ بَینَ أیدیکُم مِثلَها . (2)

تفسیر الطبری عن قتاده فی قَولِهِ تَعالی : «وَمِمَّنْ خَلَقْنَا اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ » :بَلَغَنا أنَّ نَبِیَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ إذا قَرَأَها : هذِهِ لَکُم ، وقَد اُعطِیَ القَومُ بَینَ أیدیکُم مِثلَها : «وَمِن قَوْمِ مُوسَی اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ» (3) . (4)

تفسیر ابن کثیر عن الربیع بن أنس فی قَولِهِ تَعالی : «وَمِمَّنْ خَلَقْنَا اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ » :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّ مِن اُمَّتی قَوماً عَلَی الحَقِّ حَتّی یَنزِلَ عیسَی بنُ مَریَمَ ، مَتی ما نَزَلَ . (5)

.

1- .الأعراف : 181 .
2- .مجمع البیان : ج 4 ص 773 عن ابن جریج ، بحار الأنوار : ج 24 ص 144 ح 8 ؛ تفسیر الطبری : ج 6 الجزء 9 ص 135 ولیس فیه ذیله نحوه .
3- .الأعراف : 159 .
4- .تفسیر الطبری : ج 6 الجزء 9 ص 135 ، تفسیر ابن کثیر : ج 3 ص 518 ، تفسیر القرطبی : ج 7 ص 329 ،الدرّ المنثور : ج 3 ص 617 .
5- .تفسیر ابن کثیر : ج 3 ص 518 ، تفسیر القرطبی : ج 7 ص 329 ؛ مجمع البیان : ج 4 ص 773 وفیه «ومن قوم موسی» بدل «وممّن خلقنا» ولیس فیهما ذیله «متی ما نزل» ، بحار الأنوار : ج 24 ص 144 ح 9 .

ص: 221



10 / 5 بر حق بودن گروهی از امّت تا قیام قیامت

10 / 5بر حق بودن گروهی از امّت تا قیام قیامتقرآن«و از میان کسانی که آفریده ایم، گروهی هستند که به حق هدایت می کنند و به حق ، داوری می نمایند» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در باره آیه شریف : «و از میان کسانی که آفریده ایم، گروهی هستند که به حق ، هدایت می کنند و به حق ، داوری می نمایند» :این آیه ، در باره امّت من است که به حق ، می گیرند و به حق ، می دهند . چنین چیزی به مردمانی که پیش از شما بوده اند نیز داده شده است .

تفسیر الطبری به نقل از قَتاده ، در باره آیه شریف : «و از میان کسانی که آفریده ایم، گروهی هستند که به حق ، هدایت می کنند و به حق ، داوری می نمایند» :به ما خبر رسیده است که پیامبر خدا ، هر گاه این آیه را قرائت می کرد ، می فرمود : «این در حقّ شماست . چنین ویژگی ای به مردمانی که پیش از شما بودند نیز داده شده است . «و از میان قوم موسی ، جماعتی هستند که به حق ، راه نمایی می کنند و به حق ، داوری می نمایند» » .

تفسیر ابن کثیر به نقل از ربیع بن اَنَس ، در باره آیه شریف : «و از میان کسانی که آفریده ایم، گروهی هستند که به حق ، هدایت می کنند و به حق ، داوری می نمایند» :پیامبر خدا فرمود : «گروهی از امّت من تا زمانی که عیسی بن مریم علیه السلام فرود آید هر زمان که فرود آمد همچنان پشتیبان حق هستند» .

.


ص: 222

الإمام علیّ علیه السلام :وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ، لَتَفَرَّقَنَّ هذِهِ الاُمَّهُ عَلی ثَلاثٍ وسَبعینَ فِرقَهً ، کُلُّها فِی النّارِ إلّا فِرقَهً «وَمِمَّنْ خَلَقْنَا اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ » ؛ فَهذِهِ الَّتی تَنجو مِن هذِهِ الاُمَّهِ . (1)

الکافی عن عبداللّه بن سنان :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «وَمِمَّنْ خَلَقْنَا اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ » ، قالَ: هُمُ الأَئِمَّهُ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ طائِفَهٌ مِن اُمَّتی ظاهِرینَ عَلَی الحَقِّ حَتّی تَقومَ السَّاعَهُ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ طائِفَهٌ مِن اُمَّتی ظاهِرینَ عَلَی الحَقِّ ، لا یَضُرُّهُم مَن خَذَلَهُم ، حَتّی یَأتِیَ أمرُ اللّهِ وهُم کَذلِکَ . (4)

.

1- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 43 ح 122 عن ابن الصهبان البکری ، مجمع البیان : ج 4 ص 773 ، بحار الأنوار :ج 28 ص 6 ح 8 ؛ الدرّ المنثور : ج 3 ص 617 نقلاً عن أبی الشیخ وراجع : الأمالیللمفید : ص 213 ح 3 .
2- .الکافی : ج 1 ص 414 ح 13 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 42 ح 120 ، بصائر الدرجات : ص 36 ح 8 کلاهما عن حمران عن الإمام الباقر علیه السلام ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 400 ، تأویل الآیات الظاهره : ج1 ص 189 ح 37 ، بحار الأنوار : ج 24 ص 146 ح 17 .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 496 ح 8389 عن عمر بن الخطّاب ، المعجم الکبیر : ج 20 ص403 ح 961 عن المغیره بن شعبه ، تاریخ أصبهان : ج 1 ص 124 الرقم 47 عن أنس وفیه «یقاتلون» بدل «ظاهرین» ، تفسیر القرطبی : ج 8 ص 296 عن عمران بن حصین ؛ عوالی اللآلی : ج 4 ص 62 ح 13 وراجع : صحیح البخاری : ج 3 ص1331 ح 3441 و ج 6 ص 2667 ح 6881 و ص 2714 ح 7021 .
4- .صحیح مسلم : ج 3 ص 1523 ح 170 ، السنن الکبری : ج 9 ص 378 ح 18825 ، سنن الترمذی : ج 4 ص504 ح 2229 ، صحیح ابن حبّان : ج 16 ص 221 ح 7238 ولیس فیهما «وهم کذلک» وکلّها عن ثوبان ، کنز العمّال : ج 12 ص 165 ح 34501 ؛ تنبیه الخواطر :ج 1 ص 7 عن أبی سعید الخدری .

ص: 223

امام علی علیه السلام :سوگند به آن که جانم در دست اوست ، هر آینه این امّت ، هفتاد و سه فرقه خواهد شد که همه آنها در آتش اند ، بجز یک فرقه : «و از میان کسانی که آفریدیم ، گروهی هستند که به حق ، هدایت می کنند و به آن ، داوری می نمایند» . این فرقه از این امّت ، نجات می یابد .

الکافی به نقل از عبد اللّه بن سنان :از امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جلپرسیدم که : «و از میان کسانی که آفریده ایم، گروهی هستند که به حق ، هدایت می کنند و به حق ، داوری می نمایند» . فرمود : «مقصود از این گروه ، امامان است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گروهی از امّت من ، همواره بر حق اند تا رستاخیز بر پا شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همواره ، یک گروه از امّت من بر حق اند و یاری نرساندن کسی ، زیانی به آنها نمی رساند و تا فرا رسیدن فرمان خدا (قیامت) چنین اند .

.


ص: 224

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ اللّهُ یَغرِسُ فی هذَا الدّینِ غَرسا یَستَعمِلُهُم فی طاعَتِهِ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ طائِفَهٌ مِن اُمَّتی یُقاتِلونَ عَلَی الحَقِّ ، ظاهِرینَ إلی یَومِ القِیامَهِ . قالَ : فَیَنزِلُ عیسَی بنُ مَریَمَ علیه السلام ، فَیَقولُ أمیرُهُم : تَعالَ صَلِّ لَنا ، فَیَقولُ : لا ، إنَّ بَعضَکُم عَلی بَعضٍ اُمَراءُ ، تَکرِمَهُ اللّهِ هذِهِ الاُمَّهَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :لَن یَبرَحَ هذَا الدّینُ قائِما یُقاتِلُ عَلَیهِ عِصابَهٌ (3) مِنَ المُسلِمینَ حَتّی تَقومَ السّاعَهُ. (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ عِصابَهٌ مِن اُمَّتی یُقاتِلونَ عَلی أمرِ اللّهِ ، قاهِرینَ لِعَدُوِّهِم ، لا یَضُرُّهُم مَن خالَفَهُم ، حَتّی تَأتِیَهُمُ السّاعَهُ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ طائِفَهٌ مِن اُمَّتی قَوّامَهً عَلی أمرِ اللّهِ ، لا یَضُرُّها مَن خالَفَها. (6)

.

1- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 5 ح 8 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 235 ح 17802 ، موارد الظمآن : ص 50 ح 88 ،اُسد الغابه : ج 6 ص 228 الرقم 6140 ، الإصابه : ج 7 ص 243 الرقم 10310 ، تاریخ دمشق : ج 67 ص120 ح 13514 کلّها عن أبی عنبه الخولانی ، کنز العمّال : ج 12 ص 193 ح 34625 .
2- .صحیح مسلم : ج 1 ص 137 ح 247 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 190 ح 15129 ، صحیح ابن حبّان : ج 15 ص 231 ح 6819 کلّها عن جابربن عبد اللّه ، کنز العمّال : ج 14 ص 334 ح 38846 ؛ بشاره المصطفی : ص 249 عن الحسن ، کشف الغمّه : ج 3 ص 269 ، بحار الأنوار : ج 51 ص 88 .
3- .العِصابَهُ : الجماعه من الناس (الصحاح : ج 1 ص 183 «عصب») .
4- .صحیح مسلم : ج 3 ص 1524 ح 172 ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 438 ح 21041 و ص 443 ح 21070 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 496 ح 8388 ، المعجم الکبیر : ج 2 ص 217 ح 1891 کلّهاعن جابر بن سمره ، کنز العمّال : ج 12 ص 164 ح 34495 .
5- .صحیح مسلم : ج 3 ص 1525 ح 176 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 503 ح 8409 ، صحیح ابن حبّان : ج 15 ص 250 ح 6836 ، المعجم الکبیر : ج 17 ص 314 ح 869 کلّها عن عقبه بن عامر ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 310 ح 22383 عن أبی اُمامه نحوه ، کنز العمّال : ج 12 ص 165 ح 34502 .
6- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 5 ح 7 ، مسند الشامیّین : ج 2 ص 394 ح 1563 ، حلیه الأولیاء : ج 9 ص 307 الرقم 458 وفیه «قائمه» بدل «قوّامه» وکلّها عن أبی هریره ، اُسد الغابه : ج 2 ص 621 الرقم 2411 عن شرحبیل بن السمط ،تاریخ دمشق : ج 22 ص 455 ح 4991 عن أبی هریره وابن سمط و لیس فیه «من اُمّتی» ، کنز العمّال : ج 12 ص 164 ح 34497 .

ص: 225

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، پیوسته در این دین ، نهال هایی می کارد و آنها را در طاعت خود به کار می گیرد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همواره ، گروهی از امّت من در راه حق می جنگند و تا روز قیامت ، چیره اند . پس عیسی بن مریم علیه السلام فرود می آید و امیرشان به آنان می گوید : بیا برای ما نماز بخوان ، و او می گوید : نه . شما خود بر یکدیگر امیرید و این ، لطف خدا بر این امّت است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این دین ، پیوسته برپاست و گروهی از مسلمانان ، تا قیام قیامت ، در راه آن می جنگند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گروهی از امّت من ، تا قیام قیامت ، پیوسته در راه خدا می جنگند و بر دشمنشان چیره اند و مخالفتِ مخالفانشان ، گزندی به آنان نمی رسانَد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گروهی از امّت من ، پیوسته به فرمان خدا قیام می کنند و مخالفانشان به آنان زیانی نمی رسانند .

.


ص: 226

10 / 6ما أجارَهَا اللّهُ مِنهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل وَعَدَنی فی اُمَّتی ، وأَجارَهُم مِن ثَلاثٍ : لا یَعُمُّهُم بِسَنَهٍ (1) ، ولا یَستَأصِلُهُم عَدُوٌّ ، ولا یَجمَعُهُم عَلی ضَلالَهٍ. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ أجارَکُم مِن ثَلاثِ خِلالٍ : أن لا یَدعُوَ عَلَیکُم نَبِیُّکُم فَتَهلِکُوا جَمیعا ، وأَن لا یَظهَرَ أهلُ الباطِلِ عَلی أهلِ الحَقِّ ، وأن لا تَجتَمِعوا عَلی ضَلالَهٍ. (3)

10 / 7ما لَم یُجِرهَا اللّهُ مِنهُالإمام علیّ علیه السلام :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ : سَأَلتُ رَبّی تَبارَکَ وتَعالی ثَلاثَ خِصالٍ ، فَأَعطانِیَ اثنَتَینِ و مَنَعَنی واحِدَهً . قُلتُ : یا رَبِّ لا تُهلِک اُمَّتی جوعا ، قالَ : لَکَ هذِهِ ، قُلتُ : یا رَبِّ لا تُسَلِّط عَلَیهِم عَدُوّا مِن غَیرِهِم یَعنی مِنَ المُشرِکینَ فَیَجتاحوهُم (4) ، قالَ : لَکَ ذلِکَ ، قُلتُ : یا رَبِّ لا تَجعَل بَأسَهُم بَینَهُم ، فَمَنَعَنی هذِهِ. (5)

.

1- .السَّنَهُ : الجدبُ (النهایه : ج 2 ص 413 «سنه») .
2- .سنن الدارمی : ج 1 ص 33 ح 54 عن عمرو بن قیس ، کنز العمّال : ج 11 ص 442 ح 32080 .
3- .سنن أبی داود : ج 4 ص 98 ح 4253 ، المعجم الکبیر : ج 3 ص 292 ح 3440 ، مسند الشامیّین : ج 2 ص442 ح 1663 کلّها عن أبی مالک الأشعری ، کنز العمّال : ج 12 ص 155 ح 34455 .
4- .یَجْتاحُهُ : یستأصله ویأتی علیه (النهایه : ج 1 ص 311 «جوح») .
5- .الخصال : ص 83 ح 9 عن جابر بن سمره السوائی ، بحار الأنوار : ج 22 ص 443 ح 1 ؛ المعجم الکبیر : ج1 ص 107 ح 179 ، تفسیر ابن کثیر : ج 3 ص 269 کلاهما عن جابر بن سمره السوائی ، کنز العمّال : ج11 ص 175 ح 31103 .

ص: 227



10 / 6 از چند چیز ، در پناه خدایند

10 / 7 چیزهایی که خداوند ، آنان را از آنها پناه نداده است

10 / 6از چند چیز ، در پناه خدایندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل به من در باره امّتم وعده داد و آنها را از سه چیز ، در پناه خود درآورد : قحطی ، عموم آنان را فرا نمی گیرد ؛ هیچ دشمنی ، آنان را ریشه کن نمی کند ؛ و بر گم راهی اجماع نمی نمایند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، شما را از سه چیز امان داده است : این که پیامبرتان شما را نفرین نکند که همگی نابود شوید ؛ پیروان باطل بر پیروان حق چیره نیایند ؛ و بر گم راهی هم داستان نشوید.

10 / 7چیزهایی که خداوند ، آنان را از آنها پناه نداده استامام علی علیه السلام :پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «من ، سه چیز از پروردگارم تبارک و تعالی درخواست کردم . دو تای آنها را به من داد و یکی را نداد . گفتم : پروردگارا ! امّت مرا از گرسنگی هلاک مگردان . فرمود : پذیرفتم . گفتم : پروردگارا ! دشمن غیر خودی (یعنی از مشرکان) را بر آنان ، مسلّط مگردان که آنها را ریشه کن کند . فرمود : پذیرفتم . گفتم : پروردگارا ! آنان را دچار جنگ داخلی مگردان . این را به من نداد» .

.


ص: 228

10 / 8ما یَقَعُ فیها مِنَ الفِتَنِالکتاب«أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» . (1)

«وَاتَّقُواْ فِتْنَهً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَآصَّهً» . (2)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :لَمّا أنزَلَ اللّهُ سُبحانَهُ قَولَهُ : «الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ» عَلِمتُ أنَّ الفِتنَهَ لا تَنزِلُ بِنا ورَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ أظهُرِنا ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما هذِهِ الفِتنَهُ الَّتی أخبَرَکَ اللّهُ تَعالی بِها ؟ فَقالَ : یا عَلِیُّ ، إنَّ اُمَّتی سَیُفتَنونَ مِن بَعدی ، فَقلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أوَ لَیسَ قَد قُلتَ لی یَومَ اُحُدٍ حَیثُ استُشهِدَ مَنِ استُشهِدَ مِنَ المُسلِمینَ وحیزَت (3) عَنِّیَ الشَّهادَهُ ، فَشَقَّ ذلِکَ عَلَیَّ ، فَقُلتَ لی : أبشِر فَإِنَّ الشَّهادَهَ مِن وَرائِکَ؟ فَقالَ لی : إنَّ ذلِکَ لَکَذلِکَ ، فَکَیفَ صَبرُکَ إذَن ؟ فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، لَیسَ هذا مِن مَواطِنِ الصَّبرِ ولکِن مِن مَواطِنِ البُشری وَالشُّکرِ . وَقالَ : یا عَلِیُّ إنَّ القَومَ سَیُفتَنونَ بِأَموالِهِم ، ویَمُنّونَ بِدینِهِم عَلی رَبِّهِم ، ویَتَمَنَّونَ رَحمَتَهُ ویَأمَنونَ سَطوَتَهُ ، ویَستَحِلّونَ حَرامَهُ بِالشُّبُهاتِ الکاذِبَهِ وَالأَهواءِ السّاهِیَهِ ؛ فَیَستَحِلّونَ الخَمرَ بِالنَّبیذِ ، وَالسُّحتَ (4) بِالهَدِیَّهِ ، وَ الرِّبا بِالبَیعِ . قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَبِأَیِّ المَنازِلِ اُنزِلُهُم عِندَ ذلِکَ ؟ أبِمَنزِلَهِ رِدَّهٍ أم بِمَنزِلَهِ فِتنَهٍ ؟ فَقالَ : بِمَنزِلَهِ فِتنَهٍ. (5)

.

1- .العنکبوت : 2 و 3 .
2- .الأنفال : 25 .
3- .تحوّز عنه وتحیَّزَ : إذا تنحّی (لسان العرب : ج 5 ص 340 «حوز») .
4- .السُّحت : الحرام الذی لا یحلُّ کسبه ؛ لأنّه یسحت البرکه (النهایه : ج 2 ص 345 «سحت») .
5- .نهج البلاغه : الخطبه 156 ، أعلام الدین: ص 104 ، بحار الأنوار : ج 72 ص 138 ح 26 ؛ کنز العمّال : ج 16 ص 193 196 ح44216 نقلاً عن شعب الإیمان عن عبد اللّه بن الحسن نحوه وراجع : مختصر بصائر الدرجات : ص 203 .

ص: 229



10 / 8 دچار شدن به فتنه ها

10 / 8دچار شدن به فتنه هاقرآن«آیا مردم پنداشتند که تا گفتند : «ایمان آوردیم» ، رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ و به یقین، کسانی را که پیش از اینان بودند ، آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفته اند ، معلوم دارد و دروغگویان را [ نیز ] معلوم دارد» .

«و از فتنه ای که تنها به ستمکاران شما نمی رسد بترسید» .

حدیثامام علی علیه السلام :چون خداوند سبحان ، این سخنش را فرو فرستاد که : «الف، لام، میم . آیا مردم پنداشتند که تا گفتند : «ایمان آوردیم» ، رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟» ، دانستم که تا وقتی پیامبر خدا در میان ماست ، فتنه بر ما فرود نخواهد آمد . لذا به ایشان گفتم : ای پیامبر خدا ! این فتنه ای که خدای متعال ، تو را از آن خبر داده است ، چیست؟ فرمود : «ای علی! پس از من ، امّتم دچار فتنه خواهند شد» . گفتم : ای پیامبر خدا ! آیا در روز اُحُد که جمعی از مسلمانان شهید شدند و شهادت ، نصیب من نشد و این بر من گران آمد ، به من نفرمودی : «بشارتت باد که شهادت در انتظار توست»؟ . پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود : «همین طور است . در آن هنگام ، چگونه شکیبایی خواهی کرد؟» . گفتم : ای پیامبر خدا ! این جا جای شکیب نیست ؛ بلکه جای شادی و سپاس گزاری است . فرمود : «ای علی! به زودی ، مردم با دارایی های خود ، آزموده خواهند شد و آنان به واسطه دیندار بودن خود ، بر پروردگارشان منّت خواهند نهاد و رحمت او را می طلبند و خود را از خشم او ایمن می پندارند ، حرام را با شبهات دروغین و خواهش های غفلت زا حلال می شمارند . مثلاً شراب را به نام نبیذ ، حلال می دارند و مال حرام (رشوه) را به نام هدیه و رِبا را به نام معامله» . گفتم : ای پیامبر خدا ! در چنان وضعی آنان را در چه جایگاهی قرار دهم؟ در جایگاه ارتداد یا جایگاه فتنه؟ فرمود : «در جایگاه فتنه» .

.


ص: 230

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی زَمانٌ عَلی اُمَّتی یَفِرّونَ مِنَ العُلَماءِ کَما یَفِرُّ الغَنَمُ عَنِ الذِّئبِ ، فَإِذا کانَ کذلِکَ ابتَلاهُمُ اللّهُ تَعالی بِثَلاثَهِ أشیاءَ : الأَوَّلُ : یَرفَعُ البَرَکَهَ مِن أموالِهِم ، وَالثّانی : سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِم سُلطانا جائِرا ، وَالثّالِثُ : یَخرُجونَ مِنَ الدُّنیا بِلا إیمانٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ لا یُنالُ المُلکُ فیهِ إلّا بِالقَتلِ وَالتَّجَبُّرِ ، ولَا الغِنی إلّا بِالغَصبِ وَالبُخلِ ، ولَا المَحَبَّهُ إلّا بِاستِخراجِ الدّینِ وَاتِّباعِ الهَوی ، فَمَن أدرَکَ ذلِکَ الزَّمانَ فَصَبَرَ عَلَی الفَقرِ وهُوَ یَقدِرُ عَلَی الغِنی ، وصَبَرَ عَلَی البِغضَهِ وهُوَ یَقدِرُ عَلَی المَحَبَّهِ ، وصَبَرَ عَلَی الذُّلِّ وهُوَ یَقدِرُ عَلَی العِزِّ ؛ آتاهُ اللّهُ ثَوابَ خَمسینَ صِدِّیقا مِمَّن صَدَّقَ بی. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی زَمانٌ عَلی اُمَّتی لا یَعرِفونَ العُلَماءَ إلّا بِثَوبٍ حَسَنٍ ، ولا یَعرِفونَ القُرآنَ إلّا بِصَوتٍ حَسَنٍ ، ولا یَعبُدونَ اللّهَ إلّا فی شَهرِ رَمَضانَ ، فَإِذا کانَ کَذلِکَ سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِم سُلطانا لا عِلمَ لَهُ ولا حِلمَ لَهُ ولا رُحمَ لَهُ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی عَلی اُمَّتی زَمانٌ تَخبُثُ فیهِ سَرائِرُهُم وتَحسُنُ فیهِ عَلانِیَتُهُم ، طَمَعا فِی الدُّنیا و لا یُریدونَ بهِ ما عِندَ اللّهِ رَبِّهِم ، یَکونُ دینُهُم رِیاءً ، لا یُخالِطُهُم خَوفٌ ، یَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنهُ بِعِقابٍ ، فَیَدعونَهُ دُعاءَ الغَریقِ فَلا یَستَجیبُ لَهُم. (4)

.

1- .جامع الأخبار : ص 356 ح 995 ، بحار الأنوار : ج 22 ص 453 ح 11 .
2- .الکافی : ج 2 ص 91 ح 12 عن العزرمی عن الإمام الصادق علیه السلام ، تحف العقول : ص 60 نحوه ، مشکاه الأنوار : ص 55 ح 54 عن الإمام الصادق علیه السلام ، جامع الأخبار : ص 317 ح 888 عن الإمام علیّ علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 18 ص 147 ح 8 ؛ حلیه الأولیاء : ج 8 ص 135 الرقم 405 و ج 6 ص 312 الرقم 391 نحوه وکلاهما عن الحسن ،کنز العمّال : ج 3 ص 209 ح 6195 .
3- .جامع الأخبار : ص 356 ح 998 ، بحار الأنوار : ج 22 ص 454 ح 11 .
4- .الکافی : ج 8 ص 306 ح 476 ، ثواب الأعمال : ص 301 ح 3 کلاهما عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ،عدّه الداعی : ص 178 عن الحسین بن أبی العلاء عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 18 ص146 ح 6 .

ص: 231

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر امّت من خواهد رسید که از عالمان می گریزند ، چنان که گوسفند از گرگ می گریزد . چون چنین شود ، خداوند متعال ، آنها را به سه چیز گرفتار می سازد : اوّل ، برکت را از اموالشان ببرد ؛ دوم ، سلطانی ستمگر بر آنان مسلّط گرداند ؛ و سوم ، بی ایمان از دنیا می روند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر مردم فرا می رسد که در آن ، حکومت ، جز با کشتار و ستم به دست نمی آید و ثروت ، جز با غصب و بخل ورزی و دوستی ، جز با خارج شدن از دین و پیروی از هوس فراهم نمی آید . پس هر کس چنان زمانی را درک کند و بر فقر ، شکیبایی ورزد با آن که در به دست آوردن ثروت ، توانایی داشته باشد و بر دشمنی [مردم ]شکیبایی ورزد ، با آن که بر کسب دوستی [از طرق نامشروع ]توانایی داشته باشد و بر خواری شکیبایی ورزد ، با آن که بتواند عزّت [و مقام] به دست آورد ، خداوند ، ثواب پنجاه صدّیق (مؤمن راستین) از کسانی که مرا تصدیق کرده اند، به او بدهد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر امّت من می آید که عالمان را جز به جامه نیکو و قرآن را جز به صدای نیکو نمی شناسند و خدا را جز در ماه رمضان ، عبادت نمی کنند . هر گاه چنین شود ، خداوند ، سلطانی را بر آنان مسلّط می گردانَد که نه علم دارد ، نه بردباری و نه رحم .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر امّت من فرا می رسد که در آن زمان ، باطن هایشان پلید و ظاهرشان زیباست . از سرِ طمع به دنیا ، نه این که به واسطه دنیا ، آنچه را [از ثواب و پاداش] نزد پروردگارشان است ، بجویند . دینشان از سرِ ریاست است و هیچ ترسی [از خدا] در وجودشان نیست . کیفر خداوند ، آنان را فرا می گیرد و چونان شخص در حال غرق شدن ، او را می خوانند ؛ امّا دعایشان مستجاب نمی شود .

.


ص: 232

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی عَلی اُمَّتی زَمانٌ لا یَبقی مِنَ القُرآنِ إلّا رَسمُهُ ، وَلا مِنَ الإِسلامِ إلَا اسمُهُ ، یُسَمَّونَ بِهِ وهُم أبعَدُ النّاسِ مِنهُ ، مَساجِدُهُم عامِرَهٌ وهِیَ خَرابٌ مِنَ الهُدی ، فُقَهاءُ ذلِکَ الزَّمانِ شَرُّ فُقَهاءَ تَحتَ ظِلِّ السَّماءِ ، مِنهُم خَرَجَتِ الفِتنَهُ وإلَیهِم تَعودُ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی عَلَیکُم زَمانٌ لا یَکونُ فیهِ شَیءٌ أعَزَّ مِن ثَلاثٍ: دِرهَمٌ حَلالٌ ، أو أخٌ یُستَأنَسُ بِهِ ، أو سُنَّهٌ یُعمَلُ بِها. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلَی النَّاسِ زَمانٌ یَذوبُ فیهِ قَلبُ المُؤمِنِ فی جَوفِهِ کَما یَذوبُ الآ نُکُ فِی النّارِ یَعنِی الرَّصاصَ ، وما ذاکَ إلّا لِما یَری مِنَ البَلاءِ وَالأَحداثِ فی دینِهِم لا یَستَطیعُ لَهُ غَیرا (3) . (4)

.

1- .ثواب الأعمال : ص 301 ح 4 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، الکافی : ج 8 ص 308 ح 479 عن السکونی عن الإمام الصادق عن الإمام علیّ علیهماالسلام ، نهج البلاغه : الحکمه 369 نحوه وفیهما «الناس» بدل«اُمّتی» ، بحار الأنوار : ج 2 ص 109 ح 14 ؛ تفسیرالقرطبی : ج 12 ص 280 عن الإمام علیّ علیه السلام نحوه ، الفردوس : ج 2 ص 319 ح 3448 عن معاذ بن جبل ، کنز العمّال : ج 11 ص 181 ح 31135 .
2- .المعجم الأوسط : ج 1 ص 35 ح 88 ، حلیه الأولیاء : ج 4 ص 370 الرقم 288 و ج 7 ص 127 ، تاریخ دمشق : ج 13ص 31 ح 3035 کلّها عن حذیفه ، کنز العمّال : ج 11 ص 126 ح 30886 ؛ تحف العقول : ص 368 عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ولیس فیه «أو سنّه یُعمل بها» ، بحارالأنوار : ج 78 ص 251 ح 102 .
3- .غَیرا : أی تغییرا ؛ قال الفیروزآبادی : غَیَّرَهُ : جعله غیرَ ما کانَ وحَوَّلَهُ وبدَّلَهُ، والاسم : الغَیْر (القاموس المحیط : ج 2 ص 106 «غیر») .
4- .الأمالی للطوسی : ص 518 ح 1136 عن المجاشعی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، تفسیر القمّی : ج 2 ص304 عن ابن عبّاس نحوه ، بحار الأنوار : ج 28 ص 48 ح 13 ؛ کنز العمّال : ج 3 ص 686 ح 8463 نقلاًعن ابن أبی الدنیا نحوه .

ص: 233

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر امّت من می آید که از قرآن ، جز نوشته اش باقی نمانَد و از اسلام ، جز نامش . مسلمان نامیده می شوند ؛ امّا دورترینِ مردم از اسلام اند . مسجدهایشان [از جمعیت] آباد و از هدایت ، خالی است . دین شناسان آن زمان ، بدترین دین شناسانِ زیر سایه آسمان اند . فتنه از آنان بر می خیزد و به آنان ، باز می گردد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به زودی زمانی بر شما می آید که در آن ، هیچ چیز کمیاب تر از سه چیز نیست : درهمی حلال ، یا برادری همدل ، یا سنّتی که به آن عمل شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر مردم فرا می رسد که در آن زمان ، دل مؤمن در درونش آب شود ، آن سان که سُرب در آتش آب می شود و این نیست ، مگر به سبب بلا و بدعت هایی که در دین مردم می بیند و نمی تواند تغییرشان دهد .

.


ص: 234

صحیح البخاری عن یعقوب بن عبدالرحمن عن أبی حازم :سَمِعتُ سَهلَ بنَ سَعدٍ یَقولُ : سَمِعتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله یَقولُ : أنا فَرطُکُ عَلی الحَوضِ ، مَن وَرَدَهُ شَرِبَ مِنهُ ، ومَن شَرِبَ مِنهُ لَم یَظمَأ بَعدَهُ أبَدا . لَیَرِدَنَّ عَلَیَّ أقوامٌ أعرِفُهُم ویَعرِفونَنی ، ثُمَّ یُحالُ بَینی وبَینَهُم . قالَ أبو حازِمٍ : فَسَمِعَنِی النُّعمانُ بنُ أبی عَیّاشٍ وأنَا اُحَدِّثُهُم هذا ، فَقالَ : هکَذا سَمِعتَ سَهلاً؟ فَقُلتُ: نَعَم. قالَ : وأنَا أشهَدُ عَلی أبی سَعیدٍ الخُدرِیِّ لَسَمِعتُهُ یَزیدُ فیهِ : قالَ : إنَّهُم مِنّی! فَیُقالُ إنَّکَ لا تَدری ما أحدَثوا بَعدَکَ . فَأَقولُ : سُحقا سُحقا لِمَن بَدَّلَ بَعدی . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ إذا سَمِعتَ بِاسمِ رَجُلٍ خَیرٌ مِن أن تَلقاهُ، فَإِذا لَقیتَهُ خَیرٌ مِن أن تُجَرِّبَهُ، ولَو جَرَّبتَهُ أظهَرَ لَکَ أحوالاً . دینُهُم دَراهِمُهُم ، وهِمَّتُهُم بُطونُهُم، وقِبلَتُهُم نِساؤُهُم، یَرکَعونَ لِلرَّغیفِ، ویَسجُدونَ لِلدِّرهَمِ، حَیاری سُکاری، لا مُسلِمینَ ولا نَصاری . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ بُطونُهُم آلِهَتُهُم ، ونِساؤُهُم قِبلَتُهُم ، ودَنانیرُهُم دینُهُم ، وشَرَفُهُم مَتاعُهُم ، لا یَبقی مِنَ الإِیمانِ إلَا اسمُهُ ، ومِنَ الإِسلامِ إلّا رَسمُهُ ، ومِنَ القُرآنِ إلّا دَرسُهُ ، مَساجِدُهُم مَعمورَهٌ ، وقُلوبُهُم خَرابٌ عَنِ الهُدی ، عُلَماؤُهُم أشَرُّ خَلقِ اللّهِ عَلی وَجهِ الأَرضِ. (3)

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلی اُمَّتی زَمانٌ یَکونُ اُمَراؤُهُم عَلَی الجَورِ ، وعُلَماؤُهُم عَلَی الطَّمَعِ وقِلَّهِ الوَرَعِ ، وعُبّادُهُم عَلَی الرِّیاءِ ، وتُجّارُهُم عَلی أکلِ الرِّبا وکِتمانِ العَیبِ فِی البَیعِ وَالشِّراءِ ، ونِساؤُهُم عَلی زینَهِ الدُّنیا ، فَعِندَ ذلِکَ یُسَلَّطُ عَلَیهِم أشرارُهُم ، فَیَدعو خِیارُهُم فَلا یُستَجابُ لَهُم . (4)

.

1- .صحیح البخاری : ج 6 ص 2587 ح 6643 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 1793 ح 26 وذیله ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 431 ح 22885 وفیهما «ما عملوا» بدل «ما أحدثوا» ؛ الطرائف : ص 376 ، نهج الحقّ : ص 214 ، بحار الأنوار : ج 18 ص 122 .
2- .أعلام الدین : ص 291 عن اُمّ هانئ بنت أبی طالب، مصباح الشریعه : ص 373 عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه وفیه صدره إلی «تجرّبه»، بحارالأنوار : ج 74 ص 166 ح 31 .
3- .جامع الأخبار : ص 355 ح 993 ، بحار الأنوار : ج 22 ص 453 ح 11 ؛ الفردوس : ج 5 ص 444 ح 8688عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ولیس فیه ذیله من «لا یبقی من الإیمان» .
4- .أعلام الدین : ص 285 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 82 ح 10 .

ص: 235

صحیح البخاری به نقل از یعقوب بن عبد الرحمان ، از ابو حازم :شنیدم که سهل بن سعد می گوید : از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود : «من پیش گام شما در وارد شدن بر حوض [کوثر ]هستم . هر کس بر آن وارد شد ، از آن نوشید ، و هر کس از آن نوشید ، هرگز تشنه نشد . گروه هایی بر من وارد می شوند که من آنها را می شناسم و آنها هم مرا می شناسند ؛ امّا میان من و آنها فاصله می افتد» . نعمان بن ابی عیّاش ، در حالی که این خبر را برای بعضی روایت می کردم ، از من شنید و گفت : آیا به همین گونه از سهل شنیدی؟ گفتم : آری . گفت : من گواهی می دهم که همین خبر را از ابو سعید خُدری شنیدم که از این ، مفصّل تر نقل کرد و گفت : پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آنان از من هستند! [به من ]گفته می شود : تو خبر نداری که پس از تو ، چه ها کردند! [و من] می گویم : از رحمت خدا دور باد ، از رحمت خدا دور باد ، هر کس که پس از من ، [دین خدا را ]تغییر داد!» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی به مردم فرا رسد که [در آن زمان] شنیدن نام مردی ، بهتر از دیدن اوست و دیدن او ، بهتر از آزمودن اوست و اگر او را بیازمایی ، احوالی بر تو نمایان سازد . دینشان ، دِرهم هایشان است و همّ و غمّشان ، شکم هایشان و قبله شان ، زنانشان . برای گِرده نانی ، سر خم می کنند و برای دِرهم به خاک می افتند . سرگردان و مست اند . نه مسلمان اند و نه ترسا .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر مردم می آید که شکم هایشان ، خدای آنان است و زنانشان ، قبله شان و دینارهایشان ، دینشان و شرافتشان ، کالایشان . از ایمان ، جز نامش و از اسلام ، جز رسمش بر جای نمی مانَد و از قرآن ، جز خواندنش . مسجدهایشان ، آباد [و پُر از جمعیت] است و دل هایشان از هدایت ، ویران [و تهی] . عالمانشان ، بدترین خلق خدا در روی زمین هستند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر امّت من می آید که فرمان روایانشان ستمکارند ، عالمانشان طمعکار و کم تقوا ، عابدانشان ریاکار ، بازرگانانشان رباخوار و پوشاننده عیب [کالا] در هنگام خرید و فروش ، و زنانشان در پیِ زیب و زیور دنیا . در این شرایط ، خداوند بَدان ایشان را بر آنان مسلّط می گردانَد و نیکانشان دعا می کنند ؛ امّا دعایشان مستجاب نمی شود .

.


ص: 236

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی فی آخِرِ الزَّمانِ اُناسٌ مِن اُمَّتی یَأتونَ المَساجِدَ یَقعُدونَ فیها حَلَقا ، ذِکرُهُمُ الدُّنیا وحُبُّ الدُّنیا ، لا تُجالِسوهُم فَلَیسَ للّهِِ بِهِم حاجَهٌ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلَیکُم زَمانٌ یُخَیَّرُ فیهِ الرَّجُلُ بَینَ العَجزِ وَالفُجورِ ، فَمَن أدرَکَ ذلِکَ الزَّمانَ فَلیَختَرِ العَجزَ عَلَی الفُجورِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :لَیَأتِیَنَّکُم بَعدی دُنیا تَأکُلُ أموالَکُم ، کَما تأکُلُ النّارُ الحَطَبَ. (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّکُم قَد أصبَحتُم فی زَمانٍ کَثیرٌ فُقَهاؤُهُ قَلیلٌ خُطَباؤُهُ ، کَثیرٌ مُعطوهُ قَلیلٌ سُؤّالُهُ ، العَمَلُ فیهِ خَیرٌ مِنَ العِلمِ ، وسَیَأتی زَمانٌ قَلیلٌ فُقَهاؤُهُ کَثیرٌ خُطَباؤُهُ ، کَثیرٌ سُؤّالُهُ قَلیلٌ مُعطوهُ ، العِلمُ فیهِ خَیرٌ مِنَ العَمَلِ. (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّکُم فی زَمانٍ مَن تَرَکَ مِنکُم عُشرَ ما اُمِرَ بِهِ هَلَکَ ، ثُمَّ یَأتی زَمانٌ مَن عَمِلَ مِنکُم بِعُشرِ ما اُمِرَ بِهِ نَجا. (5)

.

1- .جامع الأخبار : ص 179 ح 435 و ص 356 ح 994 ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 69 ، بحار الأنوار : ج 22 ص453 ح 11 ؛ الفردوس : ج 2 ص 319 ح 3445 عن ابن مسعود نحوه .
2- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 115 ح 7748 و ص 456 ح 9774 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 484ح 8352 ، مسند أبی یعلی : ج 6 ص 44 ح 6372 ، مسند إسحاق بن راهویه : ج 1 ص 197 ح 150 کلّهاعن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 11 ص 191 ح 31180 .
3- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 134 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 19 ص 289 .
4- .المعجم الکبیر : ج 3 ص 197 ح 3111 عن حکیم بن حزام ، الأدب المفرد : ص 236 ح 789 عن ابن مسعود من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ، مسند الشامیّین : ج 2 ص 222 ح 1225 ، تاریخ دمشق : ج 12 ص304 ح 2961 کلاهما عن حرام بن حکیم عن عمّه عبد اللّه بن سعد ، اُسد الغابه : ج 3 ص 223 الرقم 2913 عن حرام بن حکیم عن عمّه نحوه ، کنز العمّال : ج 14 ص 254 ح 28628 .
5- .سنن الترمذی : ج 4 ص 530 ح 2267 ، المعجم الصغیر : ج 2 ص 138 ، تاریخ دمشق : ج 52 ص 362 ح11069 کلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 14 ص 254 ح 38626 ؛ کنز الفوائد : ج 1 ص 217 .

ص: 237

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در آخر زمان ، مردمی از امّت من پدید می آیند که به مسجدها می روند و در آنها گِرد هم می نشینند و ذکر و وِردشان ، دنیا و دنیادوستی است . با اینان ، هم نشینی نکنید ؛ زیرا خدا را با اینان ، کاری نیست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر شما خواهد آمد که در آن زمان ، انسان ، میان ناتوانی و گناه ، مخیّر است . پس هر کس آن زمان را درک کرد ، ناتوانی را بر گناه برگزیند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به تحقیق پس از من ، دنیایی بر شما فرا می رسد که اموالتان را می خورَد ، چنان که آتش ، هیمه را .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شما در زمانی به سر می بَرید که دین شناسانِ آن ، بسیارند و خطیبانش اندک . دهندگانش بسیارند و خواهندگانش اندک . عمل در این زمان ، بهتر از علم است. زمانی فرا خواهید رسید که دین شناسان آن ، اندک اند و خطیبانش بسیار . خواهندگانش بسیارند و دهندگانش اندک . در آن زمان ، علم ، بهتر از عمل به شمار می آید .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شما در زمانی به سر می برید که هر یک از شما ، یکْ دهمِ آنچه را بدان فرمان داده شده است ، وا گذارَد ، نابود می شود ؛ امّا زمانی می آید که اگر هر یک از شما ، یکْ دهمِ آنچه را بدان فرمان داده شده است ، به کار بندد ، رستگار می شود .

.


ص: 238

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَکونُ فی آخِرِ اُمَّتی رِجالٌ یَرکَبونَ عَلی سُروجٍ کَأَشباهِ الرِّجالِ ، یَنزِلونَ عَلی أبوابِ المَساجِدِ ، نِساؤُهُم کاسِیاتٌ عارِیاتٌ ، عَلی رُؤوسِهِنَّ کَأَسنِمَهِ (1) البُختِ (2) العِجافِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ ، یَخلُقُ القُرآنُ فی قُلوبِ الرِّجالِ کَما تَخلُقُ الثِّیابُ (4) عَلَی الأَبدانِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی فی آخِرِ الزَّمانِ عُلَماءُ یُزَهِّدونَ فِی الدُّنیا ولا یَزهَدونَ ، ویُرَغِّبونَ فِی الآخِرَهِ ولا یَرغَبونَ ، ویَنهَونَ عَنِ الدُّخولِ عَلَی الوُلاهِ ولا یَنتَهونَ ، ویُباعِدونَ الفُقَراءَ ، ویُقَرِّبونَ الأَغنِیاءَ ، اُولئِکَ هُمُ الجَبّارونَ أعداءُ اللّهِ . (6)

المستدرک علی الصحیحین عن أبی هریره :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : سَیَأتی عَلی اُمَّتی زَمانٌ تَکثُرُ فیهِ القُرّاءُ ، وتَقِلُّ الفُقَهاءُ ، ویُقبَضُ العِلمُ وَیَکثُرُ الهَرجُ . قالوا : وَمَا الهَرجُ یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : القَتلُ بَینَکُم . ثُمَّ یَأتی بَعدَ ذلِکَ زَمانٌ یَقرَأُ القُرآنَ رِجالٌ لا یُجاوِزُ تَراقِیَهُم (7) ، ثُمَّ یَأتی مِن بَعدِ ذلِکَ زَمانٌ یُجادِلُ المُنافِقُ الکافِرُ المُشرِکُ بِاللّهِ المُؤمِنَ بِمِثلِ ما یَقولُ. (8)

.

1- .أسْنِمه : جمع سنام ، وسنام کلِّ شیء أعلاه (النهایه : ج 2 ص 409 «سنم») .
2- .البُخت : وهی جمال طِوال الأعناق (النهایه : ج 1 ص 101 «بخت») .
3- .صحیح ابن حبّان : ج 13 ص 64 ح 5753، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 483 ح 8346 نحوه، موارد الظمآن : ص 351 ح 1454 کلّها عن عبداللّه بن عمرو .
4- .خَلُقَ الثوبُ : إذا بَلِیَ فهو خَلَقٌ (المصباح المنیر : ص 180 «خلق») .
5- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 217 ؛ الإصابه : ج 5 ص 168 الرقم 6672 عن عبداللّه بن یسار المُزَنی نحوه .
6- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 301، أعلام الدین : ص 90 نحوه .
7- .التراقی : جمع تَرقُوَه ، وهی العظم الذی بین ثُغره النَّحر والعَاتِق (النهایه : ج 1 ص 187 «ترق») .
8- .المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 504 ح 8412 ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 319 ح 3277 ، کنز العمّال : ج 14 ص 217 ح 38457 .

ص: 239

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در اواخر امّت من ، مردانی پدید می آیند که بر زین (مرکب)هایی همانند اشتران می نشینند ، و بر درهای مساجد ، فرود می آیند . زنانشان ، پوشیده و در عین حال ، برهنه اند . بر سرهایشان کاکُلی چونان کوهان اشتران نحیفِ بُختی (1) است . آنها را لعن کنید ؛ چرا که آنان ملعون اند . اگر پس از شما امّتی بود، زنان شما به آنها خدمت می کنند ، همان طور که زنان امّت های قبل از شما به شما خدمت کردند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر مردم می آید که قرآن در دل های مردان ، کهنه می شود ، چنان که لباس ها بر بدن ها کهنه می شوند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در آخر زمان ، عالمانی پدید خواهند آمد که به زهدِ به دنیا می خوانند ؛ امّا خود ، زهد نمی ورزند . به آخرت ترغیب می کنند ؛ امّا خود ، بدان رغبت نشان نمی دهند . از در آمدن بر حکمرانان ، نهی می کنند ؛ امّا خود می روند . از تهی دستان ، دوری می کنند و به توانگران ، نزدیک می شوند . اینان ، همان جبّارانِ دشمن خدایند .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از اَبو هُرَیره :پیامبر خدا فرمود : «زمانی بر امّت من خواهد آمد که در آن زمان ، قاریان ، بسیارند و دین شناسان ، اندک . علم ، کاهش می پذیرد و هَرَج ، فزونی می گیرد» . گفتند : هَرَج چیست ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «کُشت و کشتار در میانتان» . [سپس افزود :] «پس از آن ، زمانی فرامی رسد که مردانی قرآن را می خوانند ؛ امّا از چنبرهای آنان ، فراتر نمی رود . پس از آن ، زمانی می آید که منافقِ کافرِ مشرک به خدا ، با مؤمن ، با همان چیزی مجادله می کند که وی ، بِدان باور دارد» .

.

1- .. بُختی : شتری است بلندگردن که از ترکیب شتران خراسانی و شتران فالج ، به وجود آمده باشد .

ص: 240

الإمام علیّ علیه السلام :یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ لا یُقَرَّبُ فیهِ إلَا الماحِلُ (1) ، ولا یُظَرَّفُ فیهِ إلَا الفاجِرُ ، ولا یُضَعَّفُ فیه إلَا المُنصِفُ ، یَعُدّونَ الصَّدَقَهَ فیهِ غُرما، وصِلَهَ الرَّحِمِ مَنّا، وَالعِبادَهَ استِطالهً عَلَی النّاسِ . (2)

عنه علیه السلام :سَیَأتی عَلَیکُم زَمانٌ یُکفَأُ (3) فیهِ الإِسلامُ کَما یُکفَأُ الإِناءُ بِما فیهِ. (4)

عنه علیه السلام :إنَّهُ سَیَأتی عَلَیکُم مِن بَعدی زَمانٌ لَیسَ فی ذلِکَ الزَّمانِ شَیءٌ أخفی مِنَ الحَقِّ ، ولا أظهَرَ مِنَ الباطِلِ . . . ولا فِی البِلادِ شَیءٌ هُوَ أنکَرُ مِنَ المَعروفِ ، ولا أعرَفُ مِنَ المُنکَرِ. (5)

الإمام الصادق علیه السلام :سَیَأتی عَلَیکُم زَمانٌ لا یَنجو فیهِ مِن ذوِی الدّینِ إلّا مَن ظَنّوا أنَّهُ أبلَهُ (6) ، وصَبَّرَ نَفسَهُ عَلی أن یُقالَ (لَهُ) : إنَّهُ أبلَهُ لا عَقلَ لَهُ . (7)

راجع : ص 32 (الاُمّه / الفصل الثانی / الاعتبار بالاُمم / ابتلاء الاُمم) .

10 / 9آخِرُها یَتَعَلَّمُ کِبارُها مِن صِغارِهارسول اللّه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ هذِهِ الاُمَّهِ یَتَعَلَّمُ صِغارُها مِن کِبارِها ، وآخِرُها یَتَعَلَّمُ کِبارُها مِن صِغارِها. (8)

.

1- .المَحْلُ : المَکْرُ والکَید (القاموس المحیط : ج 4 ص 49 «محل») .
2- .نهج البلاغه : الحکمه 102، خصائص الأئمّه : ص 96، تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 209 نحوه، بحارالأنوار : ج 52 ص 278 ح 173 ؛ مطالب السؤول : ج 1 ص 220 نحوه .
3- .کَفَأتَ القِدْرَ : إذا کببتها لتُفْرِغَ ما فیها (النهایه : ج 4 ص 182 «کفأ») .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 103 ، بحار الأنوار : ج 6 ص 316 ح 32 .
5- .الکافی : ج 8 ص 387 ح 586 ، نهج البلاغه : الخطبه147 .
6- .أبْلَهُ : أی غافل ، أو عن الشرّ لا یُحسنه ، أو أحمق لا تمییز له (تاج العروس : ج 19 ص 17 «بله») .
7- .الکافی : ج 2 ص 117 ح 5 عن مسعده بن صدقه ، بحار الأنوار : ج 75ص 440 ح108 .
8- .الفردوس : ج 1 ص 37 ح 70 عن ابن عبّاس .

ص: 241



10 / 9 در اواخر این امّت ، بزرگ ترها از کوچک ترها علم می آموزند

امام علی علیه السلام :زمانی بر مردم آید که در آن زمان ، جز شخص حیله گر ، کسی مقرَّب نباشد و جز دروغگو ، کسی زیرک شمرده نشود و جز شخص دادگر و باانصاف ، ناتوان به شمار نیاید . صدقه دادن را زیان ، احسان به خویشاوندان را منّت و عبادت را وسیله تفاخر بر مردم قرار می دهند .

امام علی علیه السلام :زمانی بر شما می آید که در آن زمان ، اسلام ، وارونه می شود ، چنان که ظرف با آنچه در آن است ، وارونه می گردد .

امام علی علیه السلام :هر آینه پس از من ، زمانی بر شما فرا می رسد که در آن زمان ، چیزی پوشیده تر از حق و آشکارتر از باطل نباشد ... و در شهرها ، چیزی ناشناخته تر (/ ناپسندتر) از معروف و شناخته تر (/ پسندیده تر) از منکر نباشد .

امام صادق علیه السلام :زمانی بر شما خواهد رسید که در آن زمان ، از دینداران ، تنها آن کس نجات می یابد که او را ابله می پندارند و در برابر این که او را ابله و بی خِرد می خوانند ، شکیبایی می ورزد .

ر . ک : ص 33 (امّت / فصل دوم : عبرت گرفتن از امّت ها/ آزمایش امّت ها) .

10 / 9در اواخر این امّت ، بزرگ ترها از کوچک ترها علم می آموزندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در اوایلِ این امّت ، کوچک ترها از بزرگ ترها علم می آموزند و در اواخر آن ، بزرگ ترها از کوچک ترها علم می آموزند .

.


ص: 242

10 / 10آخِرُهَا اِلاستِخلافُ فِی الأَرضِالکتاب«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» . (1)

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» . (2)

«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیدًا» . (3)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام مِن کَلامِهِ علیه السلام فی بَعضِ احتِجاجاتِهِ :ولَم تُطِقِ الاُمَّهُ الصَّبرَ عَلی ما أظهَرَهُ الثّالِثُ مِن سوءِ الفِعلِ ، فَعاجَلَتهُ بِالقَتلِ ، فَاتَّسَعَ بِما جَنَوهُ مِن ذلِکَ لِمَن وافَقَهُم عَلی ظُلمِهِم وکُفرِهِم ونِفاقِهِم ، مُحاوَلَهُ مِثلِ ما أَتَوهُ مِنَ الاِستیلاءِ عَلی أمرِ الاُمَّهِ . کُلُّ ذلِکَ لِتَتِمَّ النَّظِرَهُ الَّتی أوجَبَهَا اللّهُ تَعالی لِعَدُوِّهِ إبلیسَ ، إلی أن یَبلُغَ الکِتابُ أجَلَهُ ، ویَحِقَّ القَولُ عَلَی الکافِرینَ ، ویَقتَرِبَ الوَعدُ الحَقُّ الَّذی بَیَّنَهُ اللّهُ فی کِتابِهِ بِقَولِهِ : «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ» وَذلِکَ إذا لَم یَبقَ مِنَ الإِسلامِ إلَا اسمُهُ ، ومِنَ القُرآنِ إلّا رَسمُهُ ، وغابَ صاحِبُ الأَمرِ بِإِیضاحِ العُذرِ (4) لَهُ فی ذلِکَ ، لِاشتِمالِ الفِتنَهِ عَلَی القُلوبِ ، حَتّی یَکونَ أقرَبُ النّاسِ إلَیهِ أشَدَّهُم عَداوَهً لَهُ . وعِندَ ذلِکَ یُؤَیِّدُهُ اللّهُ بِجُنودٍ لَم تَرَوها ، ویُظهِرُ دینَ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله علی یَدَیهِ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ ولَو کَرِهَ المُشرِکونَ. (5)

.

1- .النور : 55 .
2- .التوبه : 33 .
3- .الفتح : 28 .
4- .فی المصدر : «الغدر» ، والتصویب من بحارالأنوار .
5- .الاحتجاج : ج 1 ص 605 ح 137 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 124 ح 1 .

ص: 243



10 / 10 سرانجام این امّت ، جانشینی در زمین است

10 / 10سرانجام این امّت ، جانشینی در زمین استقرآن«خداوند ، به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین ، جانشین [ خود ] قرار دهد ، همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند ، جانشین [ خود ] قرار داد، و آن دینی را که برایشان پسندیده است ، به سودشان مستقر می کند و بیمشان را به ایمنی مبدّل می گردانَد ، [ تا ] مرا عبادت کنند و چیزی را با من ، شریک نگردانند ؛ و هر کس پس از آن به کفر گراید ، آنان اند که نافرمان اند» .

«او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است ، پیروز گردانَد ، هر چند مشرکان ، خوش نداشته باشند» .

«اوست کسی که پیامبر خود را به [ قصد ] هدایت، با آیین درست ، روانه ساخت، تا آن را بر تمام ادیان ، پیروز گردانَد و گواه بودن خدا ، کفایت می کند» .

حدیثامام علی علیه السلام از سخنان ایشان در یکی از احتجاج هایش :و امّت ، بدرفتاری ای را که سومی (عثمان) از خود نشان داد ، تاب نیاورد و به کُشتن او شتافت . این جنایت او (عثمان) ، راه را بر کسانی که در ستمگری و کفر و نفاق ، با عثمان و حامیان او هم داستان بودند (معاویه و رهروانش) ، گشود و سعی کردند که همچون آنان ، بر امّت ، استیلا یابند . این همه ، از آن روست تا مهلتی که خداوند به دشمنش ابلیس داد ، تحقّق پیدا کند ، تا آن که مُهلت مقرّر ، به سر آید و گفتار [خدا] در باره کافران ، محقَّق گردد و وعده درستی که خداوند در کتابش بیان فرموده است ، نزدیک شود که می فرماید : «خداوند ، به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین ، جانشین [ خود ] قرار دهد ، همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند ، جانشین [ خود ] قرار داد» و این [جانشینی] ، زمانی است که از اسلام ، جز نامش و از قرآن ، جز خطّش باقی نَمانَد و صاحب الأمر ، با روشن شدن عذر او در این باره ، غایب شود ؛ زیرا فتنه ، دل ها را فراگرفته است ، به طوری که نزدیک ترینِ مردم به او ، دشمن ترینِ آنان نسبت به وی باشند . در این هنگام ، خداوند ، او را با سپاهیانی که شما آنها را نمی بینید ، تأیید و حمایت کند و دین پیامبرش را [به دست او] ، بر همه دین ها چیره گردانَد ، هر چند مشرکان نخواهند .

.


ص: 244

الإمام زین العابدین علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ» :هُم وَاللّهِ شیعَتُنا أهلَ البَیتِ ، یَفعَلُ اللّهُ ذلِکَ بِهِم عَلی یَدَی رَجُلٍ مِنّا ، وهُوَ مَهدِیُّ هذِهِ الاُمَّهِ ، وهُوَ الَّذی قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَو لَم یَبقَ مِنَ الدُّنیا إلّا یَومٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلِکَ الیَومَ ، حَتّی یَلِیَ رَجُلٌ مِن عِترَتی ، اسمُهُ اسمی ، یَملَأُ الأَرضَ عَدلاً وقِسطا کَما مُلِئَت ظُلما وجَورًا. (1)

الإمام الصادق علیه السلام فی مَعنی قَولِهِ عز و جل : «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئا» :نَزَلَت فِی القائِمِ وأصحابِهِ. (2)

عنه علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» :وَاللّهِ ما نَزَلَ تَأویلُها بَعدُ ، ولا یَنزِلُ تَأویلُها حَتّی یَخرُجَ القائِمُ علیه السلام ، فَإِذا خَرَجَ القائِمُ علیه السلام لَم یَبقَ کافِرٌ بِاللّهِ العَظیمِ ، ولا مُشرِکٌ بِالإِمامِ ، إلّا کَرِهَ خُروجَهُ ، حَتّی أن لَو کانَ (3) کافِرا أو مُشرِکا فی بَطنِ صَخرَهٍ لَقالَت : یا مُؤمِنُ ، فی بَطنی کافِرٌ فَاکسِرنی وَاقتُلهُ. (4)

.

1- .مجمع البیان : ج 7 ص 239 .
2- .الغیبه للنعمانی : ص 240 ح 35 عن أبی بصیر ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 14 من دون إسنادٍ إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام ،تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 369 ح 21 عن عبد اللّه بن سنان ، بحار الأنوار : ج 51 ص 58 ح50 .
3- .هکذا فی المصدر ، وفی تأویل الآیات الظاهره : «لو أنّ» بدل «أن لو کان» ، وهو الأنسب .
4- .کمال الدین : ص 670 ح 16 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 688 ح 7 کلاهما عن أبی بصیر ، العُدد القویّه : ص 69 ح 104 ، تفسیر فرات : ص 481 ح 627 ، بحار الأنوار : ج 52 ص 324 ح 36 .

ص: 245

امام زین العابدین علیه السلام در باره آیه شریف : «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین ، جانشین [ خود ] قرار دهد ، همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند ، جانشین [ خود ] قرار داد و آن دینی را که برایشان پسندیده است ، به سودشان مستقر کند» :به خدا سوگند که اینان ، شیعیان ما اهل بیت اند . خداوند ، این [وعده خود] را به دست مردی از ما برایشان به انجام می رساند . او مهدیِ این امّت است ؛ همو که پیامبر خدا در باره اش فرمود : «اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد ، خداوند ، آن روز را چندان دراز می گردانَد تا مردی از خاندان من که همنام من است ، بر سرِ کار آید و زمین را از عدل و داد بیاکَنَد ، همچنان که از ستم و بیداد ، آکَنْده شده است» .

امام صادق علیه السلام در باره آیه شریف : «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً ، آنان را در این سرزمین ، جانشین [ خود ] قرار دهد ، همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند ، جانشین [ خود ]قرار داد و آن دینی را که برایشان پسندیده است ، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدّل گردانَد ، [ تا ]مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند» :این آیه ، در باره قائم علیه السلام و یاران او نازل شده است .

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خدای متعال که : «او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است ، پیروز گردانَد ، هر چند مشرکان ، خوش نداشته باشند» :به خدا سوگند ، تأویل این آیه ، هنوز نازل نشده است و نازل نمی شود تا آن که قائم علیه السلام ظهور کند . هر گاه قائم علیه السلام ظهور کرد ، تمام آنان که به خدای بزرگ ، کافرند ، و به امام ، مشرک ، از ظهور او ناخشنود می شوند . حتی اگر در دل صخره ای ، کافر یا مشرکی باشد ، آن صخره می گوید : «ای مؤمن! در دل من ، یک کافر وجود دارد . پس مرا بشکن و او را بُکش» .

.


ص: 246

عنه علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» :إذا خَرَجَ القائِمُ لَم یَبقَ مُشرِکٌ بِاللّهِ العَظیمِ ولا کافِرٌ إلّا کَرِهَ خُروجَهُ. (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :بَشِّر هذِهِ الاُمَّهَ بِالسَّناءِ وَالرِّفعَهِ ، وَالدّینِ وَالنَّصرِ ، وَالتَّمکینِ فِی الأَرضِ ، . . . فَمَن عَمِلَ مِنهُم عَمَلَ الآخِرَهِ لِلدُّنیا ، لَم یَکُن لَهُ فِی الآخِرَهِ نَصیبٌ. (2)

.

1- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 87 ح 52 عن سماعه ، بحار الأنوار : ج 52 ص 346 ح 94 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 8 ص 44 ح 21278 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 346ح 7862 ، صحیح ابن حبّان : ج 2 ص 132 ح 405 ، شعب الإیمان : ج 7 ص 287 ح 10335 کلّها عن اُبیّ بن کعب ولیس فیها «والدین» ، کنز العمّال : ج 12 ص 157 ح 34465 ؛ إعلام الوری : ج 1 ص 89 ولیس فیه «والدین» ، بحار الأنوار : ج 18 ص 122 ح 36 .

ص: 247

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خدای متعال : «او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است ، پیروز گردانَد ، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند» : هر گاه قائم علیه السلام ظهور کند ، هیچ مشرکِ به خدای بزرگ و هیچ کافری نیست ، مگر این که از ظهور او ناخشنود باشد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امّت را به ارجمندی و سربلندی و دینداری و پیروزی و قدرت یافتن در رویِ زمین ، مژده باد! ... پس هر کس از ایشان که کار آخرت را برای دنیا انجام دهد ، او را در آخرت ، نصیبی نخواهد بود .

.


ص: 248

الفصل الحادی عشر : صفه حشر الاُمم11 / 1حَشرُ أفواجٍ مِنَ الاُمَمِالکتاب«وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ اُمَّهٍ فَوْجًا مِّمَّن یُکَذِّبُ بِایَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ * حَتَّی إِذَا جَاءُو قَالَ أَکَذَّبْتُم بِایَاتِی وَ لَمْ تُحِیطُواْ بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ * وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِم بِمَا ظَلَمُواْ فَهُمْ لَا یَنطِقُونَ» . (1)

الحدیثتفسیر القمّی عن حمّاد عن الإمام الصادق علیه السلام :ما یَقولُ النّاسُ فی هذِهِ الآیَهِ : «وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا» ؟ قُلتُ : یَقولونَ إنَّها فِی القِیامَهِ ، قالَ : لَیسَ کَما یَقولونَ ، إنَّ ذلِکَ فِی الرَّجعَهِ ، أیَحشُرُ اللّهُ فِی القِیامَهِ مِن کُلِّ اُمَّهٍ فَوجاً ویَدَعُ الباقینَ؟! إنَّما آیَهُ القِیامَهِ قَولُهُ : «وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا» (2) . (3)

الإمام الصادق علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا» :لَیسَ أحَدٌ مِنَ المُؤمِنینَ قُتِلَ إلّا یَرجِعُ حَتّی یَموتَ ، ولا یَرجِعُ إلّا مَن مَحَضَ الإیمانَ مَحضاً ومَن مَحَضَ الکُفرَ مَحضاً . (4)

.

1- .النمل : 83 85 .
2- .الکهف : 47 .
3- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 24، مختصر بصائر الدرجات : ص 41، بحارالأنوار : ج 52 ص 60 ح 49 .
4- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 131، مختصر بصائر الدرجات : ص 43 کلاهما عن المفضّل ، بحارالأنوار : ج 53 ص 53 ح 30 .

ص: 249
.